صادقانه و بی‌هیچ گزافه، آن‌چه دیشب بر صحنه دیدم، والاترین و کاملترین و روح‌نواز ترین ‌تئاتری بود که به عمرم دیدم؛ نمایشی که هنوز در ذهنم ادامه دارد.
دیشب روی صندلی‌های تئاتر شهر نشستیم و جادویمان کردند.
راستش، ما را سوار بر ارابه‌ی زمان کردند و ذهن و جان‌مان را فتح کردند. ما مسافر سفری‌ جادویی بودیم به قلبِ وهم و حقیقت زندگی، گذشته و آینده، و همین اکنون.
زبانم قاصر است از بازگوی آنچه در این سفر دیدیم و شنیدیم.
چرا که نا‌ آگاهیم …
چرا که هر آنچه از ما دگرگون می‌شود، تنها صورت است و پوشش؛
و ذهن، همچنان در نخستین حلقه‌ی آفرینش ... دیدن ادامه ›› ایستاده است؛
انسان، همان است که بود، با نقابی نو.
هیبت و جاذبه‌ی نمایشِ «بر زمین می‌زَنَدَش»چنان بر ما تاخت که بر زمینمان زَد.

در عصر تو زیستن، تماشای اثرت و شنیدن اندیشه‌هایت مایه‌ی مباهات است علی شمس
چه افتخاری‌ست که روزی از تو الفبای تئاتر آموختم آرش اَشاداد
دانیال خیرخواه، سپاس رضایی و دیگر بازیگران همه بی نظیرند.