نیکان نصاریان (سایت ماهنامه سینمایی فیلم):
از لحاظ بصری فیلم بیش از حد یکنواخت است و جلوة تصویریاش برای مخاطب خستهکننده به نظر میرسد. کل زمان فیلم در کویر و بیابان میگذرد و تغییر زوایای دوربین و تنوع دادن به نماها در چنین فیلمی اهمیت زیادی دارد که این نکته چندان مورد توجه فیلمساز نبوده است. شخصیت اصلی (بردو) در رفتارش دچار تناقضی آشکار است؛ یعنی در سکانس اول با یک خواب بد دربارة مرگ مادرش بیدار میشود و همان روز هم حال مادرش به هم میخورد و رو به موت میرود، اما در ادامهی داستان میبینیم که ناگهان بردو پنج روز مادرش را به حال خودش رها میکند و پی کارش میرود. در نهایت معلوم نیست بردو چه روحیهای دارد که از یک طرف آن همه دردسر را به خاطر مادرش تحمل میکند و از طرف دیگر مادر نگرانش را به حال خود رها میکند و حتی یک خبر هم به او نمیدهد. در کل داستان فیلم برای یک روایت یک ساعته کفایت میکند و بضاعت لازم برای تبدیل شدن به یک اثر سینمایی نود دقیقهای را ندارد.