در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مسعود طیبی درباره نمایش فردریک: درد مشترک را فریاد بزن این یک نقد نیست «فِردِریک» به کارگردانی حمید
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:17:18
درد مشترک را فریاد بزن
این یک نقد نیست
«فِردِریک» به کارگردانی حمیدرضا نعیمی

این اجرا مثل دفترچه طراحی‌ای‌ست که از وسطش وارد می‌شوی: نه کاملاً واقعی، نه تماماً رویا. صحنه، مرزی باریک میان کابینت نور و مهِ خیال؛ جایی که اشیا انگار «هدف» دارند و آدم‌ها، وزنِ رنگ.

نعیمی این‌بار کارگردانی را «می‌چیند» نه فقط «می‌برد»: ورود و خروج‌ها مثل سازهای یک ارکستر، روی ضربِ سکوت کوک می‌شوند. میزانسن‌ها، مهندسیِ خونسردی‌اند؛ حتی شلوغی هم نقشه دارد. هر قدم، نقطه‌ای روی گرید نامرئی فضاست؛ هر چرخش، پاس گلِ بعدی.

طراحی لباس، فقط زیبا نیست—گزارهٔ دراماتیک است. ... دیدن ادامه ›› پالتِ متنوع و موتیف‌های رنگیِ تکرارشونده (آن رگه‌های ظریف که اول نمی‌بینی و بارِ دوم بی‌قرارشان می‌شوی) ریتم پنهان روایت را حمل می‌کنند: از غرور تا فرسایش، از هیاهو تا خلوت. رنگ‌ها اینجا صرفاً تزئین نیستند؛ دستور کارند. اگر دیالوگ‌ها را کنار بگذاری، می‌توانی داستان را از روی طیف‌ها بخوانی.

«فِردِریک» نمایشنامه‌ای دغدغه‌مند دارد، اما شعار نمی‌دهد. تیغش را در غلاف طنز نگه می‌دارد و هر جا لازم باشد، برق می‌زند: اقتصادِ صحنه، بازارِ شهرت، بروکراسیِ فرهنگ، سانسورهای ریز و درشتِ روزمره—همه حاضرند، بی‌آن‌که اجرا به خطابه بدل شود. اثر، آینه‌ای رو به امروز است که بخار نگرفته.

و در عمق ماجرا، یادآوریِ ساده‌ای ایستاده: هنرمند اگر به خط فکری‌اش خیانت کند، صحنه—even با زیباترین دکور—خانه‌اش نمی‌شود. این نمایش تعهد را رمانتیزه نمی‌کند؛ آن را به‌مثابه کارِ سخت نشان می‌دهد: تصمیم‌های کوچکِ پی‌درپی، هزینه‌هایی که فقط خودِ صاحب‌امضا می‌فهمد.

خلاصه اگر بخواهم: «فِردِریک» بر شانه‌های زیبایی می‌ایستد تا موضع بگیرد، نه برعکس. فانتزی‌اش نقاب نمی‌شود، قطب‌نماست. رنگ‌هایش هلهله نمی‌کنند، راه نشان می‌دهند. و کارگردانی‌اش آن‌قدر دقیق است که می‌توانی با خط‌کش دورتادور یک لحظه بایستی و بگویی: «اینجا، تئاتر هنوز بلد است هم چشم را بگیرد، هم فکر را.»

با احترام
مسعود طیبی
استاد دانشگاه و کارگردان