در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نگار امیری درباره نمایش داستان چوانگ تسو: یادداشت حمیدرضا نعیمی "داستان چوانگ تسو" یک دارالشفاست
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:20:20
یادداشت حمیدرضا نعیمی

"داستان چوانگ تسو" یک دارالشفاست

ابوتراب خسروی در کتاب «دیوان سومنات» می‌نویسد: روزی طبیب هندی به عادت یومیه در حجره نشسته و رحل و کتابی در برابرش گشوده بوده که پروانه‌ای به خلوتش وارد گشته و بر ساق قلمش در قلمدان می‌نشیند. طبیب می‌گوید: به چه قصدی به خلوت ما آمدی، مطلبت چیست؟ پروانه می‌گوید: به سراغ جفت زیبایی آمده‌ام که در خیال تو است. طبیب قلم بر دوات می‌برد و غزلی به هیئت پروانه رنگینی می‌نویسد که از سطرهای کاغذ پر می‌کشد و با جفت منتظر به گرد سر طبیب طواف می‌کند و از پنجره خارج ... دیدن ادامه ›› می‌شود.

داستان نمایش «داستان چوانگ تسو» نوشته داریوش رعیت برای من یادآور داستان‌های زیبایی است که از نویسندگان شرقی و غربی در باب «واقعیت و خیال» خوانده‌ام؛ سیمرغ، سیدارتا، آئورا، پدرو پارامو و… نکته قابل تأمل این اثر نمایشی آن است که در هیچ کجا نویسنده را نمی‌بینید. او حضوری غایب دارد. از همان شروع داستان تا پایان با ذهن مخاطب بازی می‌کند، پیش‌بینی‌های او را به هم ریخته و این پرسش را ایجاد می‌کند: چه چیز «واقعی» و چه چیز «خیال» است؟ به گونه‌ای که مدام نظریه «مثل» افلاطون را در اندیشه متبادر می‌کند.

کارگردانی حامد عقیلی بی‌پیرایه و ساده است. او داستان پیچیده‌اش را پیچیده‌تر نمی‌کند. به‌درستی با طراحی‌هایش (چه در هدایت بازیگران، چه در طراحی حرکات، چه صحنه و لباس و گریم و نور و موسیقی و صدا) جهان متن را کشف و جهان اجرای خود را می‌سازد. این بی‌تکلف بودن نقطه عطف کارگردانی حامد عقیلی است. او کارگردانی با دانش، با تجربه و خلاق است که می‌داند در این برهه از زمان با تمام دشواری‌هایی که برای تولید یک اثر نمایشی وجود دارد، چگونه از امکانات ساده بهره برده و فضای نمایش خود را طراحی کند. هماهنگی و زیبایی صحنه و اجرا نشان از تازگی روح و نگاه کارگردانی دارد که متأسفانه بیست سال از کار تئاتر دور بوده و اکنون با حضوری مؤثر و درخشان پا به میدان گذاشته و امیدواریم بیشتر و زودتر از او نمایش ببینیم.

بازی بازیگران، درخشان است. همگی در انعطاف بالای حسی، بیانی و بدنی قرار دارند. هیچ‌کدام برای یک بازی کمدی با یکدیگر مسابقه نمی‌گذارند. به قاعده بازی می‌کنند و این درک از موقعیت است که آنان را به واکنش‌های سریع، کمیک وادار می‌کند و به جان و دل تماشاگران می‌نشیند. خلاف بسیاری از آثاری که بازیگران برای خنداندن تماشاگران دست به هر کاری می‌زنند، بازیگران نمایش «داستان چانگ تسو» به ظاهر هیچ کاری نمی‌کنند، اغراق هم نمی‌کنند، و همین راز موفقیت آنهاست که نشان از هدایت صحیح کارگردان دارد. اتابک نادری صادق و مینیمال بازی می‌کند. حضورش در این نمایش درخشان است. آرش نوذری تمام‌نشدنی است. هر لحظه از حضورش نشان از تمرکز و دقت‌نظری دارد که پیش‌تر هم در بازی‌های او دیده‌ایم. آرش نوذری گوهری ارزشمند برای تئاتر ماست. پریزاد سیف مثل همیشه خوش‌انرژی و عالی است. صحنه دونفره او و آرش نوذری که هم‌زمان با پلیس حرف می‌زنند به‌یادماندنی است. جواد اسماعیلی در نقش چوانگ تسو، به اندازه بازی می‌کند و برای چینی بودن دست به تیپ‌سازی‌های مرسوم و مبتذل نمی‌زند و این نشان از آگاهی او در تحلیل و طراحی نقش دارد. سونیا ملکی و ستاره صائبی، بازیگر رقصنده در نقش شاپرک، عنصر لازم و کافی این اجراست.

طراحی‌ها چه در صحنه، لباس، موسیقی، نور، گریم و… در هماهنگی با یکدیگرند و هیچ‌کدام بیرون نمی‌زنند. باید به سینا ییلاق‌بیگی، مونا سلمانی‌ها، بردیا سراج، کیوان ضیاپور، سمیرا کحالی و… تبریک گفت.

نمایش «داستان چوانگ تسو» یک دارالشفاست. حال مخاطب را خوب می‌کند؛ هم او را شادمان می‌کند و هم به فکر وامی‌دارد. این اثر را در سالن سایه، ساعت ۲۰:۱۵ ببینیم.