راضی ام ازش. اسم شخصیت کاتوریان کاتوریان کاتوریان (اسم کوچک-اسم وسط-اسم فامیل) همه اش منو یاده اسم ضد قهرمان لولیتا (هامبرت هامبرت) مینداخت. نکته جذاب نمایش خشونت روانی/پنهانی بود که دائم ازش حرف زده می شد و اثری ازش نبود. به نظر من اجرای نمایش هایی که خشونت رو دست مایه قرار دادن برای جامعه پس-از-88 ایران نیازه. مردمی که تحت همه جور فشار دراز کشیدن و دوره گذار بدی رو تجربه کردن و می کنن به این جور کاتارسیس احتیاج دارن (دوره گذار مگه بالنفسه دوره ای نیست که باید بگذره؟! پس چرا کلا نمی گذره؟!؟!). البته این اینم رد نمی کنم که شاید اینی که گفتم تعمیمات ذهن مریض یه تماشاگر تئاتری باشه که از خشونت لذت سادو-مازوخیستی می بره. قبل از اینکه نتونم خودم رو کنترل کنم و بازی با کلمات قلمبه سلمبه رو شروع کنم اینم بگم ... : من خود مسیح ام (یعنی بعد از شنیدن این جمله چند ساعته اعصاب ندارم)