من نفهمیدم
کودک درون
با
از درون کودک بودن
فرق می کند؟؟
اما
همه ما را با هم اشتباه می گرفتن
------
این سوال وقتی پست یکی از دوستان تیوالی رو خودنم به ذهنم رسید
کاش می شد بفهمم کدام بهتره؟؟
کودک درون درواقع همون بخش بکر و دست نخورده ی روح ما آدمهاست
یعنی اون بخشی که مثل کودک ها پاکه . شادابه . بکره . راحت میتونه ببخشه . درگیر مادیات و قید و بندهای زندگی نیست :)تا یه حدی همینه
کودک درون را همه داریم..همان که گاهی طبیعیست،گاهی پرخاشگر،گاهی منزوی و گاهی سرخورده.
اگر منظور بیآلایشی و شادی و در لحظه زیستن همانند یک کودک باشد،پس با ممارست میتوان در کهنسالی هم از درون کودک بود.
پس به نظر من این دو با هم متفاوتند و متمم یکدیگر.
به شما پیشنهاد میکنم کتابهای وضعیت آخر و ماندن در وضعیت آخر،نوشته تامس هریس رو بخونید آقای معصومی.
بجای اینکه کودک درونشون رو زنده نگه دارند
خودشون رو بچه نگه داشتن
و این روزگار خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد میبینم :(
فقط یک اشاره بود:)
ممنون از تمام دوستان