در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | امین درباره فیلم خسته نباشید: "طرحی از رضا میرکریمی" که در تیتراژ ابتدایی فیلم آمده بود ناخودآگاه با
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:32:42
"طرحی از رضا میرکریمی" که در تیتراژ ابتدایی فیلم آمده بود ناخودآگاه باعث شد مقایسه‌ای داشته باشم بین این فیلم و فیلم "یه حبه‌ قند" میرکریمی. باوجود خوش‌ساخت بودن اون فیلم، به‌دلیل باورپذیر نبودن و سفیدنمایی بیش از حدی که داشت چندان اون فیلم رو دوست نداشتم. به‌نظر می‌رسه این فیلم به‌نوعی همون فضای ذهنی رو اما کمی باورپذیرتر به زعم من، دنبال می‌کنه. هر دو فیلم در صدد نشان‌‌دادن فضایی مثبت از ایران هستند؛ در فیلم اول بیشتر درون یک خانواده‌ی سنتی ایرانی با "جاذبه‌های" اون روبرو بودیم و در این فیلم بیشتر "جاذبه‌های" طبیعی -قنات، کویر و کلوت- را می‌دیدیم در کنار اشاره‌هایی به فرهنگ ایرانی، سادگی و صمیمیت و مهمان‌نوازی‌های‌شان. یکی از نکات بارز تفاوت این دو فیلم نگاهی بود که به خارجیان وجود داشت. در فیلم اول میرکریمی علاقه‌مند بود ارتباط ایران-غرب را برقرار نکنه (عدم ازدواج دختر فیلم با خواستگار مقیم امریکا) ولی در این فیلم در نهایت "ماریا"، "حسین" را که ابتدا عضوی از القاعده می‌دید ظرف یکی-دو روز تصورش به‌نحوی تغییر کرد که دوست داشت به نوعی حسین را پسر خودش ببینه!
در مجموع فیلم "مثبتی" بود با بازی‌های خوب و دل‌نشین و قاب‌های بسیار زیبا از طبیعت جذاب کرمان؛ البته نکات منفی کمی هم نداشت مثل اغراق در نشان دادن "فضای مثبت ایرانی"، تغییر باورناپذیر ماریا و برخی از ‌بی‌منطقی‌های داستان...
بیتا نجاتی این را خواند
سپهر امیدوار، farhad riazi، الهه الف، الهه و غزاله کهن دل این را دوست دارند
تغییر ناگهانی ماریا خیلی بی دلیل به نظر می اومد
۲۸ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید