تنهایم و تنهاییم را دوست میدارم، و دوست تر خواهم داشت اگر حالا بدانم روزی هست از میان روزهایم که می بینم به آن روز که دوستت میدارم، و تو نه، و وجودم همه ترس است از این واقعیت. تنهایم و تنهاییم را دوست میدارم، و دوست ترش خواهم داشت، اگر ببینم به آن روز که تو دلت جای دیگری است، در چشم های کسی بس بهتر از من، و چه بی پناهم من در برابر او.
تنهایم و به تنهاییم عشق می ورزم،حسی که می توانست از آن تو باشد. و آن وقت دیگر اینگونه نمی بود. حالا اما، تنهایم و تنهاییم را دوست می دارم ................ و می کوشم که همینگونه بماند.
(منتظر نظرهای سبزتان هستم.)