دوستان من خیلی عذر میخوام من انقدر کار سرم ریخته که فرصت خواندن کتاب های جورواجور راجع به این نمایشنامه را ندارم اگر ممکنه خیلی خوشحال میشم چکیده ای از اطلاعات درباره ی اصطلاحات این نمایشنامه بهم بگین..خیلی ممنون.
خلاصه ی داستان: گوگو و دیدی منتظر گودو هستند. منتظرند تا بیاد و تکلیف شون معلوم شه. اگه گودو بیاد از این انتظار راحت میشن. ولی مطمئن نیستن گودو کی میاد، نمی دونن امروز میاد یا نه، نمی دونن اصلا امروز چند شنبه است، و همین طور نمی دونن که گودو کیه! پوتزو یه ملاکه که با خدمتکارش لاکی از این بیابون میگذره. برخورد گوگو و دی دی با این رهگذران خودش جلوه های دیگه ای از روابط انسانی رو نشون میده. نمایش در دو پرده انجام میشه که به نوعی آینه ی همدیگه هستند. تکرار همون رویداد ها اما به شکل و فرمی دیگه. در ظاهر همه چیز عوض شده اما واقعیت یک چیزه: گودو شاید بیاد و شاید نیاد! اما انتظار، دیدی و گوگو رو فلج کرده.