من حدود یه ماه پیش این نمایش رو دیدم. از مدتهای مدید قبلش اسم و آوازشو شنیده بودم؛ چندین و چند بار اجرا داشت و هر دفعه هم اجراها تا چند هفته پر میشد و چه سر و صدایی. ولی حقیقتش به شدت تو ذوق خودم و دوستام خورد. من حتی بین کارای خود آقای یعقوبی هم که مقایسه میکردم نمیفهمیدم دلیل این بازخورد چی بوده. داشتم فک میکردم زمستان 68 رو هم خود آقای یعقوبی نوشته بودن؛ اونم اجراها و بازی خوبی داشت؛ اون کجا و این کجا! بازیها و کارگردانی مورد قبول، نکته رو اعصابی وجود نداشت؛ اما نکته مثبت خاصیم ندیدیم...ما ندیدیم! پرداخت سناریو هم که بینهایت کلیشه و... لوووس! ( نه هیچ واژه دیگری! ) من کلن حوصله ام سر رفته بود و معدود حرکات و دیالوگا جذبم میکرد.
خلاصه به شدت اعتمادم رو از دست دادم به بازخوردی که جمعیت میدن به یه نمایش. دارم فک میکنم چه نمایشایی رو از دست دادم به خاطر اینکه شاخصم استقبال از اون نمایش بوده.
در نهایت! اگر نتونستین ببنید! چیزی رو از دست ندادید. احتمالا سال دیگه دوباره اجرا میشه:دی
درباره سالن نمایش و تیم برگزاری هم که...دیگه گفتن نداره!! یکی از بینظمترینها و نابسامانترین ها! نمایش مث که به صورت یه قانون نانوشته نیم ساعت دیر شروع میشه؛ کسی هم به خودش زحمت نمیده این قضیه رو اطلاعرسانی کنه یا حتی عذرخواهی کنه.