امروز هوای دیوارمان چقدر سیگاری است!
چند وقتی است که می خواهم در این مورد اینجا بنویسم، اما ماند تا امروز. راستش از این هم می ترسیدم که نکند مرا به سمت بالای صفحه، گوشه سمت چپ راهنمایی کنید.خیلی دوست دارم نظرتان را بدانم.
خلاصه می خواهم در مورد این پدیده بگویم. پدیده سیگار در محوطه تئاترها، تئاتر شهر، ایرانشهر و .... مانده ام چرا بعضی ها فکر می کنند در این محوطه ها اصلا باید سیگار کشید. اینجا هوس سیگار می کنند. خیلی دوست دارم بدانم سیگار چطور به هنر و تئاتر وصل می شود و چه ازتباطی با هم دارند. بله، متاسفانه خیلی ها فکر می کنند سیگار و کلا مخدر از اسباب هنر است. متاسفانه تر خود هنرمند ها هم گاهی این اعتقاد را دارند. وقتی این چیزها را درخود راه می دهند حتما اعتقاد دارند دیگر. فیلم تاراج را یادتان می آید؟ قاچاقچی و اولین وارد کننده هروئین به ایران می گفت زمینه و بازار را میان محصل ها و هنرمندها آماده کرده. چه دردناک. بدتر اینکه بیشتر جوان ها هستند که اینجا هوس سیگار می کنند. یعنی علاقمندان به هنر. قانون الگو پذیری است. کاش هنرمندان قبول کنند که چون زیر ذره بین هستند مسئولیت سنگینی دارند.
اگر نخواهیم بگوییم سیگار، در دست زن یا مرد، نشان هرزگی نیست (چون لزوما نیست)، حتما قبول می فرمایید که نشان هنر هم نیست.
دور باد دودکی و آبکی از هنر سرزمین ما.