عجیب نیست؟؟؟؟ اینکه من از ذوق دوباره دیدن شیزوفرنی خوابم نمیبره؟؟؟؟ حس دختر بچه ی ۴ ساله ای رو دارم که بهش وعده ی عروسک دادن و تا موقعی که به دستش نرسه آروم نمیشه
و اینکه برای اولین بار در زندگیم اومدم و دونه به دونه کامنت ها رو خوندم و کیف کردم
انگار هر کس بخشی از شیزوفرنی رو ثبت کرده و چقدر نگاه ها رو زیبا تر کردید…
امشب که به دیدن شیزوفرنی بنشینم این دختر بچه ی چهار ساله رو جا میذارم وسط سالن شهرزاد که یه بار دیگه برای پیدا کردنش برگردم
خیلی قشنگین
خیلی خاص و درستین
دمتون گرم
شیزوفرنی بی نظیر بود
چقدر لحظه به لحظه شرو زندگی کردم، چقدر لذت بخش بود…
نمایش اغراق آمیز از هر شب پر فکر و خیالمون…
چه لحظات تلخ و شیرین عجیبی بود…
چقدر حرفهایی که میخواستیم و راهی برای بیانش نداشتیم رو زیبا بیان کردید…
همه چیز درست و به اندازه بود..
از خنده گریه م میگرفت، یهو زمان وایمیستاد و گریه م میگرفت…
چقدر خوب بودید شما
خسته نباشییییید
باز هم میام
چون هنوز خیلی چیزها هست که باید ازتون یاد بگیرم
و دم همتون گرم
شما خیلی خیلی خیلی خفنییییید
🌺🌸🌟🌸🌺
دوستان هنرمند بسیار تلاش کرده بودند، اما متاسفانه جو خیلی کسل کننده ای داشت… رفت و آمد تا پایان نمایش دو ساعت و ۱۵ دقیقه ای، و بدتر اینکه تماشاگران از بازیگران بیشتر بازی می کردند که باعث تعجب بود… هرچه صدای گریه های الکی بیشتر، گویا ایمان بیشتر…
متاسفانه پر از ادا و ریا و دروغ…که حواس من از نمایش پرت نمایش تماشاگران می شد…
بیشتر شبیه هیئتی بود که تعزیه خوانی هم دارد… از قالب نمایش بیرون شده بود…به نظرم کشدار بود شاید ۱/۳ ابتدایی اگر حذف میشد از حوصله تماشاگر خارج نمی شد.
تعویض صحنه ها خیلی طولانی بود، صدای بازیگران پایین، صدای مداحی بسیار بالا اصلا قابل تحمل نبود.
کاراکتر جاسم بسیار مسلط بود، بازی شون رو دوست داشتم، چند بار هم دیالوگ های اشتباه رو مدیریت کردند که بسیار هوشمندانه بود، گروه فرم حرکات خوبی داشتند اما خیلی هماهنگ نبودند بجز دو سه نفر بقیه کاری که انجام میدادند رو باور نداشتند، در کل آرزوی موفقیت دارم برای تمام گروه.