به گزارش تیوال به نقل از ایران تئاتر
شناسه مطلب: 65129
ایران تئاتر :هوتن شکیبا بازیگر سنندجی تئاترایران همیشه به دنبال ایفای نقشهای متفاوت وانتخاب های درست و به جا است ودراین سالها انواع واقسام نقشها را درکارهاى فانتزی، کمدى، مستند،رئال وغیره بازی کرده است. او اکنون در نمایش« مرگ هوتن» به کارگردانی یوسف باپیری نقش آفرینی کرده است.
وی دارای مدرک کارشناسی کارگردانی ازدانشگاه غیرانتفایی سوره وکارشناسى ارشد بازیگرى ازدانشکده سینما وتئاتر میباشد .شکیبا چند سال قبل تردرنمایش«زمان لرزه» نقش پیرمردی با نام «عبدالله» را بازی کرد که یک کاراکتر سن و سال دار بود ودرنمایش «دایی وانیا»نقش پیرزنی به نام دایه را بازی کرد ودرنمایش جن گیردرنقش یک جن بازیگوش ظاهر شد.«رمولوس کبیر» کارنادر برهانیمرند،«دایی وانیا» ،«مترسگ»،«به خاطر یک مشت روبل» ازکارهای محمد حسن معجونی ،«جنگیر» کار کوروش نریمانی و«روایت ناتمام یک فصل معلق» کارهومن سیدی،«اسکیلیگ وبچههای پرواز» کارمحمد عاقبتی،«ویولنهایتان را کوک کنید» ،«ننه دلاور بیرون پشت در»،«آوازخوان طاس»،
«طبقه حساس »،« شببیرون» ،«صدا پیشه ى دیبى درمجموعه کلاه قرمزی،» ،« پروژه هملت: پرده ى سوم صحنه ى چهارم» ،«ستوان آینشمور» از جمله کارهای ماندگار، اثرگذارکارنامه بازیگری شکیبا محسوب می شوند. »مرگ هوتن»پنجمین تجربه همکاری شکیبا با یوسف باپیری، و پایان سه گانه ى «ویران» و «کمنت»است .هوتن شکیبا یکی از اعضای اصلی گروه تئاتر «تازه» است .نمایش «مرگ هوتن »به روابط درون گروهى یک گروه تئاتری می پردازد که درحال تمرین برای اجرای نمایش هستند که درنهایت به دلیل بروز مشکلاتی این نمایش اجرا نمی شود..نمایش «مرگ هوتن» به نویسندگی بهزاد آقاجمالی و کارگردانی یوسف باپیری وبازی هوتن شکیبا، ستاره پسیانی، سحردولتشاهی، بهار کاتوزی، داوود ونداده، مهتاب امین الرعایا، ماهان شهیدى زاده و دلنیا قادر پور آبان ماه ساعت ۲۰ درتماشاخانه پالیز واقع درخیابان کریمخان، خیابان عضدی (آبان)، خیابان سپند، پلاک ۶۹ به صحنه رفته است.با هوتن شکیبا درباره حضور در نمایش و نوع نقشی که ایفا می کندگفت وگویی انجام داده ایم.
از جمله بازیگرانی هستید که توانایی های زیادی برای ایفای نقش های رئالیستی دارید. ایفای نقش هایی از جنس نمایش مرگ هوتن چه ویژگی هایی دارد؟
این سومین نمایشی است که این فضا را دارد ودرآنها بازی کرده ام . مرگ هوتن سه گانه ویران و کامنت را تکمیل کرد و بیس اصلی سه نمایش درباره تجربیات یک گروه تئاتری درحین تمرینات و اجرا است. درباره بازی این نوع نقش ها باید بگویم بیش ازهرنمایشی نقش های این سه نمایش نزدیک به خود بازیگران است و دراجرا فاصله زیادی ازخود واقعیمان نمی گیریم و حتى اسم هاى خودمان را صدا میزنیم. در این شیوه ى اجرایى اصالت بازیگر بیشتر اهمیت دارد تا اصالت نقش .
این اصالت چه تعریفی دارد؟
نقش و کاراکتری برای بازی کردن وجود ندارد و خودمان را براساس موقعیت ها و فرم خاصی که اجرا دارد درصحنه بازی می کنیم و این جنس بازیگری کار دشواری است. زیرا در این شیوه من راه فرار زیادی ندارم و نمی توانم در حین بازی ماسکی برچهره داشته باشم و در کنارش ازامکانات شخصیت پردازى دیگری استفاده کنم و همه بازیم منحصر به حضور خودم در صحنه است.
آیا این چالش را ندارید مخاطب با شخصیتی که در نمایش ایفایش می کنید مورد قضاوتتان قرار بدهد؟
خیلی نمی توانم به خاطر این برداشت ها و استنباط هاى مخاطب، کارى را که به آن اعتقاد دارم انجام ندهم. من درحال تجربه کردن نقش های مختلف هستم و به اندازه کافی نقش هایی بازی کرده ام که به لحاظ شخصیتی از من خیلی دور بوده اند. در دایی وانیا پیرزن بازی کردم و در ستوان آنیشمور هم یک نقش خیلی دور ازخودم در قالب یک جوان ایرلندی بازی کردم و یا در مترسگ نقش سگ بازی کردم و... هرکدام از این نقش ها برای من دست آوردهای خاصی داشت .قبل تر صرفا به این فکر می کردم که در فلان نمایش نقشم چیست .آلان بیشتر به خود کارو نمایش فکر می کنم.
بنابراین برایتان جنس و نوع نقش اولویت اصلی در انتخاب و قبول یک نقش نیست؟
برایم مهم است .اما تنها اولویتم نیست.
بعد از بازی در نمایش مرگ هوتن به لحاظ بازیگری با چه دستآوردهای جدیدی مواجه شدید؟
مهمترین دستاورد این نمایش تمرین حضور است. همیشه در مورد این حرف می زنیم که بازیگر نیاز به حضور کامل بر روى صحنه دارد ودر مرگ هوتن به معنای واقعی نیاز به این حضور را لمس کردم.اگریک لحظه این حضور وجود نداشته باشد، نمی شود در نمایش بازی و موقعیت راپیش برد. همیشه باید در آن لحظه حضور داشته باشم..در این نوع نمایش ها بازیگر نمی تواند به فکر کلک زدن یا به رخ کشیدن توانایى هایش باشد.
منظورتان این است که نمی شود با تکنیک های بازیگری مخاطب را در سالن تحت تاثیر قرار دارد؟
ببینید در این اجرا خیلی از چیزها را از خودمان گرفتیم .حتی به لحاظ فیزیکال حرکاتمان محدود است و این محدودیت حتی در میمیک صورت هم وجود دارد. دکور و آکسسوارى هم در نمایش وجود ندارد .هر امکانی که من بازیگر بتوانم از آن به عنوان ابزار استفاده کنم یا خودم را لحظه اى پشت آن پنهان کنم در صحنه وجود ندارد. خودم را در صحنه خیلی عریان احساس می کنم و اگر صادقانه در صحنه نباشم خیلی زود این عدم صداقتم لو می رود .
بنابراین بازی نقش های این نوعی چالش های زیادی برای بازیگر دارد؟
بله، برای من اجرای نمایش مرگ هوتن خیلی سخت و البته تجربه ى لذت بخشى است.
این هیچ ویژگی نداشتن و بازی کردن آن روی صحنه کار هر بازیگری نیست؟
سوای دشواریش نیاز به تمرکز و دقت بالایی دارد .
انرژی تماشاگران هم در بازیتان اثر گذار است؟
خیلی تاثیر دارد و واقعا نقش ایفا می کنند.
از دو سو در سالن تماشاخانه از سوی تماشاگر احاطه شده اید؟
بله در ضمن تماشاگر خیلی به ماها نزدیک است و مدل کار جوری است که من نفس تماشاگر را حس می کنم.
آیا اذیت هم می شوید؟
خاصیت تئاتر این است که در هرشب اجرا یک حس وحال متفاوت نسبت به شب قبلش داشته باشد منظورم پویایى اجرا است. یکی ازاصلی ترین مسائلی که باعث متفاوت شدن اجرا در هرشب می شود حضورتماشاگران است.
آیا در واکنش مخاطبان هم دقت و کنکاشی دارید؟
همیشه به واکنش تماشاگران اهمیت می دهم وازاول می دانستیم یک کارخاص انجام می دهیم و ممکن است شماری از تماشاگران ارتباط برقرارنکنند .خدا را شکر دراین مدت تعداد زیادى از مخاطبان با نمایش ارتباط برقرار کرده اند و نظرات مثبت زیاد است. یک سری از تماشاگران می گفتند تا به حال چنین فضا و آتمسفری را در تئاتر ندیده بودیم و تا مدتها درگیر فضای اجرا هستند واین نوع اظهار نظرها برای من خیلی ارزشمند وجالب است .
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی