اجرایی مفهمومی بدون مرزبندی/ یادداشت حسین پارسایی درباره نمایش «کالون و قیام کاستلیون»
نمایش «کالون و قیام کاستلیون» نوشته حمیدرضا نعیمی و کار آرش دادگر تا ۲۳ دی ماه، ساعت ۱۸، در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر به صحنه میرود.
«نمایش «کالون و قیام کاستلیون» مفاهیمی را جستوجو میکرد که امروز با شرایط اجتماعی زمان حاضر، دنبال ما بهازایی بودم که حلقه مفقوده ما با تئاتر است. یعنی چیزی که ما در صحنه میبینیم، اندیشمند و پر از تلنگرهایی است که بیهیچ تملق و شعاری ما را به عنوان تماشاگر به چالش میکشد. نقد اجتماعی دارد و این مجال را به ما میدهد که خود و شرایط را با اندیشه اجرا تطبیق دهیم. آرش دادگر در این سالها ثابت کرده است که ورای متن، حرفی در ایده و فرم
... دیدن ادامه ››
اجرا دارد و سعی میکند همه چیز را مختصر و مفید، مبتنی بر نشانه و معنا، دیداری کند. به نظر من لحظهها را خیلی خوب میشناسد. در کارهای قبلی مانند «هملت» و حتی همین کار اخیر، یک اثر مفهومی بدون کلیشه و شعار را میبینیم که منطبق بر ظرفیتهای سیاسی و اجتماعی روز است و به همین دلیل مخاطب سکوت میکند. مکث مخاظب وسکوت مرگبار در جایگاه تماشاگرها نشان از لحظه لحظهٔ مفید اجرا را دارد که این فرم و اندیشه اجرا در حال شکل گیری در ذهن تماشاگر است. بنابراین از اولین لحظه که نمایش شروع و کلام آغاز میشود، ما نه تنها صحنه را عریان نمیبینیم بلکه در تصور خودمان چیزهایی را میبینیم که بازیگر با لحن و گفتار خود برای ما همان فضا را شکل میدهد.
دادگر با استفاده از امکانات حداقل، تصویرسازی حداکثری میسازد. استفاده از ارتفاع و اختلاف سطح، نشستن پشت میز، ایستادن روی میز، میزانسن و طراحی خطوط حرکت در چارسو؛ یعنی هم خودمان را بخشی از دادگاه میبینم و هم بیرون از دادگاه. چون مرزبندی نمیبینیم، در حصار رنگ، اشیا و آکسسوار نیستیم. این سیال بودن ما را هم در جدال ذهنی و هم در واکنش با کاراکترها قرار میدهد و از لحظه اول تا پایان اجرا زمان بر ما مستولی نمیشود.
ریتم اثر همزمان با خود اثر دیالوگها و بازیها میتپد. این تطبیق و هماهنگی حاصل کار آرش دادگر و گروه خلاقی که اتود میکنند، است. در واقع کار گروهی است که برای مفهومی شدن، دیداری شدن یک اثر اندیشهورز که جای آن بسیار در تئاتر ما خالی است، تلاش میکنند. در طول سال ما کمتر شاهد چنین اجراهایی هستیم. لذا فکر میکنم «کالون قیام کاستلیون» علاوه بر اینکه اجراهای قبلی داشته است، این بار هم در اجرای مجدد خود موفق است. من اجرای قبل را ندیدم ولی شنیدهام که این اجرا مجد دراماتورژی شده و متناسب با شرایط اخیر تغییراتی پیدا کرده است. در مجموع یک ترکیب مناسب از ذوق و هنرنمایی افرادی بود در سایه یک کار گروهی و کارگاهی با هدایت آرش دادگر، یک صحنه هنرمندانه خلق میکنند و به این دلیل را دوست داشتم. اینکه یک تلاش جمعی، یک خرد جمعی. دارای یک تلاش گروهی است که یک اندیشه بزرگ تجزیه و آنالیز میشود برای تک تک آدمها. لذا من در اتمسفر این اجرا، اندیشه آن را میدیدم. من در صحنه خالی، صحنهپردازی را میدیدم. به لحاظ دیداری فرم، محتوا، اندیشه و کلام با هم هماهنگ بودند و هارمونی داشتند.»
http://theater.ir/fa/note.php?id=44151