در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم‌تئاتر آینه های روبرو
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:00:10
از مرداد ۱۳۹۶
۱۸:۳۰
بها: ۳,۰۰۰ تا ۸۰,۰۰۰ تومان


›› فروش اینترنتی بلیت در دیگر سایت‌های محترم انجام می‌شود

مکان

خیابان حافظ، خیابان استاد شهریار، تالار وحدت
تلفن:  ۶۶۷۳۱۴۱۹، ۶۶۷۰۵۱۰۱

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
شیوه اجرایی جالب و خوب بود اما واقعا استفاده از بهنوش طباطبایی به عنوان نقش اصلی رو نمیفهمم.... متاسفانه روزبه روز بیشتر افت میکنه...
استفاده از میکروفون برای بازیگر تئاتر؟! و استفاده از این همه سیاهی لشگر؟!
اصلا استفاده از این متن اون هم توسط محمد رحمانیان؟! (البته شکی توی این نیست که متن خوبه اما اجراش توسط محمد رحمانیان برام عجیبه)
اینا اون عواملی ان که نمیتونم ٣ستاره رو اختصاص بدم به کار...
پرند محمدی این را خواند
امیرمسعود فدائی این را دوست دارد
موافقم با نظرات خوب شما
۰۴ آذر ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عالی بود از اون آثار درجه یک که حال آدمو جا میاره واقعا.
متعجم از برخی دوستان که گفته بودن بلیط به این گرونی برای فیلم ضبط شده. فک کنم این دوستان قیمت کتاب را هم به صفحاتش میدونن نه محتواش.
تاثیر گذار بود و حتی لحظه ای نمیشد چشم از پرده و سن برداشت بسیار مشتاقم باز هم این اثر را به تماشا بنشینم
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

آدم سنش بره بالا لهجه ش عوض میشه؟؟؟ یا لهجه پیدا میکنه؟؟
انتخاب حبیب رضایی برای نقش خیری؟؟؟
حضور سیاهی لشگر (که واقعا بودن یا نبودنشون تاثیری در روایت داستان نداشت) صرفا برای اینکه بنویسیم فیلم تئاتر؟؟ تاکید رو بذارید روی کلمه ی" تئاتر"...
استفاده از میکروفون برای بازیگران در اجرای زنده روی صحنه ؟؟؟(به جز احسان ... دیدن ادامه ›› کرمی)
.
.
هم افرادی که ردیف جلوی من نشسته بودند هم خانمی که سمت چپ من نشسته بودند هم خانمی که سمت راست من نشسته بودند هر 5 دقیقه یکبار موبایلشون رو چک می کردند
خانمی که ردیف عقب من نشسته بود دایما به بغل دستیش می گفت " من تا الان فکر می کردم اسم بهنوش طباطبایی تو تئاتر نِزهته تو نگو نُزهته.." نه یکبار که 10 بار..اونم میگفت :" نه بابا ، نُزهته.." هر 10 بارشو..
موقع اذان صدای اذان موبایل یکی دو نفر قطع نمیشد..که از قضا یکیشون پشت سر من بودند و به خنده و شوخی بین دو آنتراکت به بغلیشون می گفتند : نمیتونستم قطعش کنم...تاکیدم روی کلمه ی "خنده و شوخیه.."

.
.
بین آنتراکت شنیدم خانمی به بغل دستیش میگفت : محمد رحمانیان کارگردان و بهرام بیضایی تهیه کننده ست..تاکیدم رو اسم بهرام بیضاییه..(نتونستم این حجم از بلاهت رو تحمل کنم و گفتم ایشون نویسنده ی اثر و از بزرگان هستند..خندیدند و گفتند: آخه تو کارای قبلی ایشون تهیه کننده بودند..!!!!)
.
.

کلا" نداریم..فرهنگ خیلی چیزها رو نداریم..فکر نمی کنیم..مطالعه نداریم..وقتی حرف زدن بلد نیستیم ، شعور سکوت کردن رو هم نداریم..
و اینگونه است که بهرام بیضایی رو در وطن نداریم..تاکیدم روی کلمه ی "وطنه"..
.
.