در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش پدر
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:13:47
امکان خرید پایان یافته
۰۸ شهریور تا ۰۸ مهر ۱۴۰۱
۲۰:۰۰  |  ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه
بها: ۱۵۰,۰۰۰ و ۱۰۵,۰۰۰ تومان
+ ۹% مالیات ارزش‌افزوده  |  جزییات
همکف: ۱۵۰،۰۰۰ تومان
بالکن: ۱۰۵،۰۰۰ تومان

- از همراه داشتن فرزندان زیر ۸ سال خودداری نمایید.

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

اخبار

›› نمایش «پدر» ۲۴ شهریور در دو نوبت به صحنه می رود

›› یک دقیقه سکوت به احترام داود رشیدی در تالار اصلی تئاتر شهر

›› ۲ اجرای نخست «پدر» لغو شد

›› اجرای عمومی «پدر» به داود رشیدی تقدیم می‌شود

›› تخفیف ۳۰ درصدی بلیت نمایش «پدر» برای دانشجویان تمامی رشته های تحصیلی

ویدیوها

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
درخشش غول آسای یک بازیگر
درباره نمایش پدر و حاشیه هایی از مسابقات کشتی قهرمانی جهان

1- فیلم پدر را با بازی نبوغ آمیز آنتونی هاپکینز دیده بودم و به خاطر همین خیلی راغب به دیدن نمایش پدر در تئاتر شهر نبودم. فکر می‌کردم چه چیزی قرار است به آن متن و آن بازی زیبا اضافه شود؟ فیلمی که جدا از امتیازات و ضعف‌هایش به شدت تماشاگر خود را منقلب می‌ساخت. اما اسم آروند دشت‌آرای به عنوان کارگردان قلقلک دهنده بود. کارگردان متخصص کار با روایت‌های باز و نیمه تمام، موقعیت‌های بداهه و روان کردن رشته‌های روایت در راههای ناشناخته. حالا او کارگردان یک متن شسته رفته اروپایی بود و خب این می‌توانست چالش جذابی باشد. نکته دوم دیدن کیانیان روی صحنه نمایش بود. سال‌ها قبل، شاید سی سال پیش از دیدن بازی او در نمایش بازی استریندبرگ به کارگردانی حمید سمندریان خاطرات بسیار خوشی داشتم و بعدها در سینما به ندرت آن درخشش حیرت انگیز را از کیانیان دیده بودم. پس رفتیم تئاترشهر، با مساعدت خانم کریمی که هماهنگی‌ها را انجام داد. در انتهای نمایش باید اعتراف کنم که با تمام خودآگاهی‌ام بر داستان و عاقبت آن، دچار نوعی شکستگی و از هم گسیختگی روحی شده بودم. شیوه روایت دشت‌آرای و استفاده خلاقانه‌اش از موتیف‌های متنوع نمایشی مقاومت بیننده را در هم می‌شکست. روایت نمایشی او فراتر از روایت سینمایی فلوریان زلر قرار می‌گرفت. به خاطر نقطه دیدهای مناسبی که دشت‌آرای در پرده‌های مختلف نمایش انتخاب می‌کرد. از آن سو رضا کیانیان باز هم به یادمان آورد که چه بازیگر غریبی است. روان، مسلط و بدون ذره‌ای اتلاف‌واشتباه. کیانیان در عرصه سینما بازیگر خوبی است اما در عرصه نمایش ... دیدن ادامه ›› بی اغراق یک غول به تمام معناست. اگر اهل نمایش هستید دیدن پدر را در تئاتر شهر از دست ندهید...
2- در مواجهه‌های مستمر کشتی گیران ایرانی با آمریکایی‌ها آنچه جلب توجه می‌کرد اخلاق و مرام آمریکایی‌ها بود که با حریفان خود با احترام برخورد می‌کردند. چه برنده می‌شدند (مثل باروز و تیلور) و چه می‌باختند مثل کاکس، هر چند یک گزارشگر شبکه ورزش وقتی یک ایرانی مقابل یک آمریکایی قرار می‌گرفت از الفاظی مثل گاوچرون و اینطور چیزها در توصیف آمریکایی‌ها استفاده می‌کرد اما آنچه ما دیدیم ادب و مردانگی در مقابل حریفان ایرانی خودشان بود. حواستان باشد.
3- کامران قاسمی‌پور دومین طلای جهانی خود را کسب کرد تا وارد لیگ نام‌آوران کشتی ایران شود. او دو سال سرنوشت‌ساز پیش روی خود دارد. جهانی ۲۰۲۳ و سپس المپیک پاریس. باید دید این دو سال را قاسمی‌پور با درخشش به پایان خواهد رساند؟ آیا او طلای المپیک را به دست می‌آورد؟ مشکل اینجاست که در المپیک مسابقات در هشت وزن برگزار می‌شود و در مسابقات جهانی درده وزن. شاید او مجبور شود به یک وزن پایین‌تر بیاید و با حسن یزدانی رقابت کند و شاید هم به یک وزن بالاتر کوچ کند. کامران قاسمی‌پور حالا یک نقطه درخشان در کشتی ایران است.
4- و بالاخره از حق نگذریم کارنامه کشتی آزاد ایران قابل قبول بود. پنج فینالیست، در حالی که امیر حسین یزدانی نیز به خاطر قرعه اسرائیل از مسابقات کنار کشید، کارنامه قابل قبولی است. هرچند مشخص است که رقابت را به آمریکایی‌ها باخته‌ایم اما هر چه هست گرفتن هفت یا هشت مدال با ۹ کشتی‌گیر در هر حالتی یک موفقیت محسوب می‌شود.
امیر مسعود و سپهر این را خواندند
سعید کُهساری، فربد اهورابنده و حامد کرمی این را دوست دارند
از تفسیر شما لذت بردیم
اگر درباره افت لیورپول هم بنویسید
خوشحال میشیم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
بنده هم بسیار لذت بردم و تقاضا دارم در تحلیل‌های آینده به بازی خانم رشیدی و اینکه بالاخره اریک تن‌هاگ هلندی می‌تواند منچستر را به روزهای اوجش بازگرداند یا خیر، بپردازید. با سپاس فراوان.
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
فربد اهورابنده
بنده هم بسیار لذت بردم و تقاضا دارم در تحلیل‌های آینده به بازی خانم رشیدی و اینکه بالاخره اریک تن‌هاگ هلندی می‌تواند منچستر را به روزهای اوجش بازگرداند یا خیر، بپردازید. با سپاس فراوان.
اگر توانایی کنترل رونالدو داشته باشه
میتونه
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درباره نمایش "پدر" به کارگردانی آروند دشت‌آرای
آن پدر که دوستش میداشتیم

فلوریان زلر، نویسنده به نسبت جوانی است که با خلق فضاهای ملموس اما با فرم‌هایی که گاه نامتعارف می‌نماید، این روزها مورد استقبال علاقه‌مندان درام‌های تئاتری در سرتاسر جهان است. او که در سال ۱۹۷۹ متولد شده و تعدادی رمان و نمایشنامه پرفروش نوشته، در «پدر» به جایگاه یک پدر با اطرافیانش می‌پردازد؛ پدری که این روزها گرفتار آلزایمر شده و به تدریج رابطه‌اش با واقعیت پیرامونی دستخوش بحران است و از این باب در مسیر تنش و طردشدگی. فلوریان زیر به خوبی توانسته با فرمی که انتخاب کرده، فضای مغشوش، غیرقابل اعتماد و در آستانه فروپاشی ذهن یک انسان ۸۰ ساله را بازنمایی کند. فرم نوشتاری زیر معطوف است به ذهنیت شخصیت آندره. درام براساس واقعیتی شکل می‌یابد که این مرد پا به سن گذاشته از محیط پیرامونی درک می کند. اما مسئله اینجاست که روایت هر چه به پیش می‌رود این حقیقت تلخ بیش از پیش آشکار می‌شود که تمامی آن آدم‌هایی که آندره در مکان‌های مختلف ملاقات می‌کند الزاما واقعی نیستند. این درهم آمیختگی وهم و واقعیت، بیش از همه شخصیت «آن» یا دختر آندره را دچار بحران می‌کند. این زن میانسال که بعد از سال‌ها جدایی از همسر اولش با مردی به نام «پییر» آشنا شده و به تازگی ازدواج کرده، این روزها هنگام نگهداری از پدر آلزایمری خویش، با این پرسش مواجه شده که آیا بهتر است پدر را در خانه نگهداری کند یا به خانه سالمندان بسپارد. این چالشی است اخلاقی که تا به انتها ادامه می‌یابد و با انتقال آندره به مکانی با تخت‌های بیمارستانی پاسخ ناگزیرش را دریافت می‌کند. اینکه در جهان ... دیدن ادامه ›› شتابناک و سرمایه سالارانه دوران معاصر، دیگر مثل ایام گذشته نمی‌توان با «خانواده گسترده» به حیات خود ادامه داد و بهتر است کسانی چون آندره را به مراکز درمانی چون بیمارستان یا خانه سالمندان سپرد.
آروند دشت‌آرای در مقام کارگردان بعد از آثار تجربی که این سال‌ها بر صحنه آورده، این بار به سراغ نمایشنامه‌ای رفته که چندان نمی‌تواند ادامه منطقی تجربه گرایی‌هایش باشد. از این باب فی‌المثل می‌توان به نکاتی اشاره کرد چون استفاده از بازیگران کمابیش شناخته شده، حضور در سالن اصلی تئاتر شهر، طراحی صحنه نامتعارف و پرهزینه. نمایش پدر مسیر تازه‌ای است که می‌توان آن را نوعی گسست زیباشناسانه آروند دشت‌آرای با گذشته‌اش دانست. بازیگرانی چون رضا کیانیان در نقش «آندره»، لیلی رشیدی به عنوان «آن» و سعید چنگیزیان در مقام «پیپر» و دیگرانی که در این اجرا حضور دارند، در تلاش هستند فضای نمایشی فلوریان زلر را با قرائت هرمنوتیکی کارگردان همراه سازند. به لحاظ نقش آفرینی می‌توان لیلی رشیدی را به نسبت دیگر بازیگران، بیشتر در خدمت اجرا دانست. چرا که او در تلاش است پیچیدگی و موقعیت متزلزل شخصیت «آن» را در خانواده‌ای که در آن روزگار می‌گذراند به نمایش گذارد بی آنکه از خود چیزی بر آن شخصیت بیفزاید. اما برای رضا کیانیان که قرار است نقش پدر یا آندره را بازی کند مسئله اندکی متفاوت است. گویی او در یک جنگ نابرابر با آنتونی هاپکینز قرار دارد که نقش پدر را به شکل حیرت انگیزی ایفا کرده است. کیانیان کار سختی دارد و تلاش کرده خودآیینی خویش را در قبال هنرنمایی بلامنازع هاپکینز حفظ کند. اما از یاد نبریم که چگونه فیلم پدر براساس نماهای نزدیک ساخته شده و نمایش پدر بر فاصله‌مندی و حضور در یک چشم انداز دور. بنابراین در تمام روایت یک ساعت و نیمی اجرا، با چشم اندازهایی در فاصله از تماشاگران مواجه خواهیم بود که نمی‌توانند قدرت تأثیرگذار نماهای نزدیک از صورت کسی چون هاپکینز را برای مخاطبان بسازد. هاپکینز از طریق نماهای نزدیک، راحت‌تر می‌تواند توجه تماشاگران را به عواطف و احساسات یک پدر در حال زوال جلب کند و رضا کیانیان می‌بایست در یک نمای با فاصله، از طریق تمامی بدن و ژستهایش این انتقال عواطف را امکان پذیر کند. بنابراین قیاس مابین هاپکینز و کیانیان بدون این مقدمه، بیشک غیرمنصفانه خواهد بود. در رابطه با شخصیت پیپر با بازی سعید چنگیزیان می‌توان گفت که او به مانند گذشته عمل می کند. یادآور نمایش‌هایی چون ایوانف و بی‌تابستان امیر رضا کوهستانی. چنگیزیان شاید اینجا در اوج نباشد اما همچنان کارش را خوب بلد است و شخصیت پییر را به شکل قابل قبولی بر صحنه اجرا می‌کند. اما شاید مهمترین چالش نمایش پدر، طراحی صحنه نامتعارفی باشد که خود آروند دشت‌آرای آن را تدارک دیده است. یک سازه عظیم و دو تکه با اجزایی که قابلیت جابه‌جایی دارند و قرار است ذهنیت متلاطم آندره را بازتاب دهند. البته این جابه جایی‌های پر تعداد، در نهایت می‌تواند در خدمت فضاسازی نمایش قرار گیرد و تمهیدی باشد برای بازنمایی مکان‌هایی مختلف چون خانه آندره، خانه «آن» و محیطی چون بیمارستان یا خانه سالمندان. این فضای سیال و بیقرار، مانند جایگاه پدر در دوران معاصر است، مدام در حال جابه جایی، گاه هراسناک و گاه آرامش بخش. پدرهایی که همانطور که عاشقشان هستیم در نهایت مجبور می‌شویم آنان را به خانه سالمندان بسپاریم.
نیلوفر ثانی، Mary، امیر مسعود، سپهر و مینا ۱۲& این را خواندند
مهدی تقوی و ناهید الوندی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
گم‌گشتگی در هزارتوی ذهن ...
درباره نمایش پدر به کارگردانی آروند دشت‌آرای
۔ سارا سالک
کارشناس ارشد کارگردانی تئاتر
بر صحنه تالار اصلی تئاتر شهر؛ رضا کیانیان سلطان صحنه است. علاقه‌مندان و تماشاگران حرفه‌ای تئاتر، پس از یک رکود چندین ساله در این هنر به واسطه همه گیری بیماری کرونا) حظ می‌برند از ایستهای تئاتری، صداهای پخته و رسا که فضای تالار را می‌شکافد، تابلوهای نمایشی و فیگورهای تئاتری دلچسب...
زمانی که تماشاگر وارد سالن می‌شود، رضا کیانیان به‌روی صحنه خوابیده است. از همان جا ارتباط برقرار می‌شود و تماشاگر همچنان که به دنبال صندلی خود می‌گردد، نیم نگاهی هم به صحنه دارد. دکور بزرگ سفید؛ ساده، شکیل و بسیار کاربردی است. داستان نمایش درباره رابطه و زندگی مردی (رضا کیانیان) که دچار بیماری آلزایمر شده با دخترش (لیلی رشیدی) است. نمایشنامه دیالوگ محور است، ولی ریتم و تمپو (ضرباهنگ درونی) آنچنان در صحنه مسلط است که احساس خستگی به تماشاگر دست نمی‌دهد. این موضوع باعث شده که تماشاگر آرام همپای نمایش به سوی اضطراب و غلیان درونی پیش برود. نمایش «پدر»، درواقع یک تراژدی مدرن است. ژانری ... دیدن ادامه ›› که برخلاف نوع کلاسیکش ابرقهرمان خداگونه ندارد. قهرمانی که به جنگ خدایان برود و چنین و چنان کند. در اینجا پروتاگونیست، یک مرد معمولی است. انسانی بی‌دفاع که زمان را گم می کند. آدم‌ها و مکان‌ها می‌آیند، می‌روند و در هم ادغام می‌شوند. زمان پس و پیش می‌رود و انسان تنها و کوچک در هزار توی ذهن خود سردرگم و گم‌گشته می‌شود. اینجا زمان اهمیت دارد... کی؟ کجا؟ چگونه؟! به راستی چه قدر از زمان‌ها، مکان‌ها و آدم‌هایی که در طول زندگی با آنها در ارتباط بوده‌ایم وجود دارند. کدام یک از آنها هنوز ملموس هستند؟ انسان در کجای خاطرات، خود را می‌یابد یا گم می‌کند...
آروند دشت‌آرای، کارگردانی است که در نمایش «پدر»، مهار سالن بزرگ تئاتر شهر را به دست گرفته و بر آن تسلط کامل دارد. طراحی صحنه و دکور بسیار به او در این مهم کمک کرده است. میزانسن‌ها دقیق و حساب شده است و هرگز تعادل و بالانس صحنه به هم نمی‌خورد. همانطور که اشاره شد، نمایش دیالوگ محور است. اما اکتهای درونی بازیگران و عناصر صحنه، خطوط نانوشته متن را خوانا کرده و آنچه کارگردان می‌خواهد انتقال دهد در همه آنها مستتر است. همچنان که اجرا به جلو پیش می‌رود، فضای سالن از سروصداهای اندک و جنب و جوش‌های گاه و بیگاه تماشاگران فرو می‌افتد، سکوتی محض همه جا را پر می‌کند. اجرا تمام می‌شود و تماشاگران بی‌وقفه تشویق می‌کنند. نمایش «پدر» نوشته «فلوریان زلر» با کارگردانی و طراحی صحنه آروند دشت‌آرای در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه است. بازیگران این نمایش رضا کیانیان، لیلی رشیدی، سعید چنگیزیان، مارین ون‌هولک، سوگل خلیق، بهزاد کریمی و نجوا صاحب‌الزمانی هستند. این نمایش از ۸ شهریور آغاز شده و تا ۲۰ مهرماه در ساعت ۲۰ به صحنه می‌رود.