اوه چقدر دردناکه که آدم خودش نباشه. همه چیز من شبیه تو شده حتی عواطف آرزوهام ... حتی عواطف و آرزوهام
تجربه جالبی بود اما نمایش دلچسبی نبود , یا شاید زیاد مورد پسند من نبود . یه قصه ساده بدون چالش , تنها جدید بودن تجربه استفاده از عروسک و نورپردازی کمی من رو مشتاق به تماشا تا انتها کرد .
از خود نمایش که بگذریم دیگه مزاحمت این عکاسها داره از کنترل خارج میشه . یعنی واقعا فهمیدن این موضوع انقدر سخته که شنیدن صدای اون شاتر بی صاحاب در تمام طول نمایش عین شکنجه است ؟ مگه از چه دنیایی اومدین که معنی مزاحمت رو نمی فهمید !!؟ نمایشی که نصف زمانش سکوت محضه رو چرا با این رفتار خراب می کنید ؟ مسئولین نمایش و سالن چرا برخوردی نمی کنن ؟ رضا جاویدی اینهمه عکس ازین نمایش گرفته و منتشر کرده . من تا حالا یکبار ندیدم عکاسیش مزاحمتی برای تماشاچی داشته باشه ! خب چرا همه شون از همین عکسها استفاده نمی کنن ؟ چرا تو هر اجرا یکی دو تا عکاس خودشون باید با سر و صدا و مزاحمت اینهمه عکس بگیرن !؟ اینا رو برای کجا میگیرن اصلا ! خلاصه که واقعا لحظات بدی بود . امتیاز این نمایش از نظر من 3 بود اما تصمیم گرفتم ازین به بعد به اجراهایی که عکاس مزاحم داره کمترین امتیاز رو بدم . فکر کنم این مشکل رو عوامل نمایش می تونن به راحتی حل کنن که ظاهرا نظر تماشاچی براشون اهمیتی نداره و متقابلا من تماشاچی هم بهتره ازین به بعد وجود این مزاحمها رو به عنوان پارامتری از ارزیابی کیفیت یه نمایش لحاظ کنم .