در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش هفت پرده
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:14:10
امکان خرید پایان یافته
۲۱ مهر تا ۰۳ آذر ۱۳۹۳
۱۹:۰۰  |  ۲ ساعت
بها: ۱۵,۰۰۰ تومان

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

گزارش تصویری تیوال از نمایش هفت پرده (سری سوم) / عکاس: بابک حقی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نشست آوای تیوال نمایش هفت پرده / عکاس: نیوشا فرساد

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش هفت پرده (سری دوم) / عکاس: بابک حقی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش هفت پرده (سری دوم) / عکاس: کامران چیذری

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش هفت پرده (سری نخست) / عکاس: کامران چیذری

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش هفت پرده / عکاس: بابک حقی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش هفت پرده (سری دوم) / عکاس: بابک حقی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش هفت پرده (سری نخست) / عکاس: بابک حقی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› اجرای نمایش های «هفت پرده» و «آرامسایش» به سرسنگی تقدیم شد

آواها

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
هفت پرده
من پنجشنبه پانزدهم آبان ماه به دیدن این اثر نشستم برای بنده که تجربه ی دیدن آثار جناب اقای رادی را نداشتم ، تجربه ی خوب و دوست داشتنی بود ، هر چند دوستانی برای حضور ،بنده رو برحذر می داشتند ؛) اما دوست داشتم تجربه کنم و از انتخابم راضی هستم.

پرده ی اول: روزنه ی آبی
دراین اپیزود ما شاهد نمادی از قدرت هستیم ، قدرتی که مرد نماد آن است و خود را صاحب همه چیز می داند حتی فرزند خود را مانند مایملک خود می بیند و اورا می خواهد معامله کند .
و زن در این اپیزود :
1- دختری است که دارد سعی می کند با او مثل شی رفتار نشود و او برای خود حقی قائل است و بر خواسته ی خود مصرانه پافشاری می کند زیرا نمی خواهد ... دیدن ادامه ›› قربانی سنت و قدرت و جهل شود.
2- همسری است که خود قربانی جامعه مرد سالارانه شده است و حال نمی خواهد دخترش نیز همانند اوقربانی گردد برای همین مقابل مرد می ایستد و همراه و همدل دخترش می شود.

اما به نظر من انتخاب اقای اسماعیل بختیاری برای این نقش تضادی بزرگ را به همراه داشت زیرا همیشه تصوری که از "ارباب" در ذهن ها می باشد مردی با قد و قامتی رعنا و با ابهت وظاهری متمول است اما در این اپیزود همه ی این تصورات درهم می شکند و شما با مردی مواجه هستید که هیچ کدام از این ویژگی ها را نداردوبه شدت درگیر ِخرافات و تعصباتی است که سر منشاء آن جهلی هست که او سالهاست با آن عجین شده است.

پرده ی دوم:مرگ در پاییز
بنده بیشتر از اینکه موضوع برایم جذابیت داشته باشد،بازی ها برایم جذاب بود به ویژه بازی جناب اقای مهدی صباغی که برای بنده باور پذیر بود و اون لحظه احتضار و کشمکش بین رفتن و ماندن و چشم انتظار ی واقعا برایم جذاب بود

پرده ی سوم:لبخند با شکوه اقای گیل
به نظر م پرده ی ضعیفی بود زیرا بازی ها باور پذیر نبود اما موضوع قابل تامل بود، سردی روابط ِخانوادگی و عاطفه ایی که در زیر سایه ی ثروت رنگ باخته وهویتی که هر یک در جای دیگری به غیر از خود وخانوادشان جویا می باشند و احترامی که وجود نداشت وانتظاری بیهوده برای بدست اوردن ثروتی که انها را متحول نماید.

پرده ی چهارم:منجی در صبح نمناک
در این پرده نکته ایی که برای من جذاب بود شخصیت دختر جوان ی است که به اندازه ایی جهان بینی کامل و جامعی دارد که گویا جایگاه شاگردی او تغییر می کند و او در پیشگاه استاد به او درس زندگی و مقاومت میدهد.

پرده ی پنجم:شب روی سنگفرش خیس
زن:نماد ی ست که در معرض قربانی شدن جامعه ی مرد سالارانه ایست که نگاه این جامعه به زن ِ"بیوه"همانند بیماری است که یا باید درمان شود آن هم توسط مردان ِبیمار آن جامعه یا کلا نابود شود ،زیرا او حق زیستن در جامعه ی سنت زده و مردانه را ندارد ومردچه متبحرانه هوس خویش را در رضایت همسر و نداشتن فرزند پسر، بسته بندی و تزئین می کند و با وضو تقدیم زن می کند و به آن هوس که سراپای وجودش را فرا گرفته تقدس نیز می بخشد (امان از زمانی که هر چیزی مقدس شود،دین ِمقدس،نظام ِ مقدس ،ازدواج ِمقدس....) زیرا می خواهد سر خدا رو نیز کلاه بگذارد زیرا وجدانش آسوده نیست زیرا او یکسال گرگ منشانه در لباس میش برای به دست اوردن زن تلاش کرده است.

اما زن:نماد یک زن خودساخته و متکاملی است که می داند برای حفظ حرمت زنانه اش و کرامت انسانی خویش چگونه در برابر مردی متقلب و متظاهر بایستاد و او و ثروتش را نادیده بگیرد .

بازی جناب اقای عباس شادروان به نظر بنده بسیار کامل و بی نقص بود اما سر کار خانم بهناز بستان دوست می توانستند محکم تر و قوی تر و جسورانه تر بازی نمایند.

پرده ی ششم:آهسته با گل سرخ
تنها چیزی که برداشت کردم و می توانم یادداشت نمایم این است که در هر انقلابی افرادی از بین می روند برای آرمانی که می اندشیند آن ارمان خواست کل جامعشون می باشد اما اون آرمان ساخته و پرداخته ی ذهن او فرد است و دیگران فقط حکم تماشچی را دارند که فقط منتظر آبی گل آلود هستند تا ماهی خود را صید نمایند

پرده ی هفتم:ملودی شهر بارانی
داستان به نظر م بسیار کلیشه ای و معمولی می باشد "داستان عشق آقا ی خانه به خدمتکار" اما تفاوت این داستان در جایی متمایز وتامل برانگیز می شود که به زن (خدمتکار ) به دیده حقیرانه نمی نگرند و به زیبایی نشان میدهد که ذهن زیبای زن او را متمایز کرده از سایرین و زنانگی او و پایین دست بودنش او را مجبور به تبعیت نمیکند.او زنی است دغدغه مند که با حداقل ترین امکانات به اندازه ی توان خویش دغدغه اش را به عرصه ی عمل می نشاند و این تلنگری زیباست برای کسانی که فقط اهل ِ حرف هستند !

خسته نباشید می گم به همه ی عزیزان
شاد و خندان باشید

ممنون از شما هانیه عزیز که وقت گذاشتید و این متن را نگاشتید. از تحلیل شما استفاده کردم، مانا و نویسا باشید دوست گرامی
۱۸ آبان ۱۳۹۳
هانیه عزیز ممنون از تحلیل زیبا و دلنشینتون من به نمایندگى از گروه هفت پرده از شما به خاطر توجه تون سپاسگذارم امیدوارم نمایش مورد توجه تون قرار گرفته باشه .....
۰۳ آذر ۱۳۹۳
سرکار خانم اصفهانی عزیز
ممنون از خوانش و محبتتون ،صرفاً برداشت های شخصیمو یادداشت کردم وگرنه بنده با تحلیل یه دنیا فاصله دارم:)آری من نمایش و دوست داشتم:)

شاد و خندان باشید دوست هنرمند
۰۴ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عبدالحسین : آره همه‌شون تو دانشگاه انقلابین، می‌خوان دنیا رو عوض کنن، ولی همین که میان بیرون بادشون می‌خوابه، عین پشگل خشک شده میفتن پشت میز!
ادای دین شاسته‌ای بود به اکبر رادی. بازی‌های بسیار خوب و کامل و فضایی گیرا. جالب که ما هفت پرده‌ی مختلف از هفت نمایش‌نامه دیدیم اما هرگز احساس سردرگمی نکردیم و از کل کار لذ بردیم.
جسارت آقای شهرستانی برای به اجرا بردن این کار ستودنیه