" قدم زدن با پای پرهنه در پارک "
هر آنچه گفتنی بود دوستان خوبم پیش تر اشاره کردند و حرف چندانی باقی نیست
تنها چندخطی اضافه میکنم ...
گاهی تئاتر را میشود برای داشتن لحظاتی خوش دید .. بی آنکه مخاطب آنقدرها نیازمند تمرکز ویا کاویدن ِلایه های درونی و فلسفی آن باشد .. و بی آنکه نمایش به ورطه ی لودگی و بیهودگی بیفتد
گاهی میشود حرف ها را ساده گفت برش های ساده ی انسانی را برداشت و نشان داد ، گاهی میشود از پیچیدگی ها دور بود تا آرام درعبوری همگام
... دیدن ادامه ››
زمان شد ...
پابرهنه در پارک نمایشی ساده و روان ست .. بهرحال نویسنده ی آن ،نیل سایمون یکی از پرکارترین و معروف ترین کمدی نویسان معاصر ست که طرفداران ِزیادی برای خود دارد و سبک کاریش همین ساده نویسی های مردم عادی ست ...و طنزی که جذاب ونقادانه ست
"پسران آفتاب " نیز از همین دست بود که سایمون بسادگی اما عمیقانه برشی از روابط و کنش های انسانی را انتخاب کرده بود ...
در" پابرهنه در پارک " نیز اتفاقات و جذابیت هایی را از روابط زندگی زناشویی یک زوج ترسیم میکند که به نظرمیرسد دراجرا پرداخت لازم روی نداده هرچند داستان سیر خود را دارد اما آن برداشتِ ورای ِیک اجرای صرفا نمایشی به مخاطب ، برای دریافت ِپیام ِنویسنده با کمترین میزان ِتاثیر اتفاق میافتد، حتی طنز موجود ،گاها کارآ در نیامده ..
اگرچه بازی ها خوب ست اما گاها فاقد انرژی ِانسجام ِوهمسویی ست ... گویی هر کارکتر تنها بر نقش خود تمرکز دارد .. وآن پیوند فی مابین دیده نمیشود ... بااینحال بازی دوست ارجمند محمدرضا ایمانیان ،نزدیک تر به تیپ مورد نظرو ترسیم ِ قوی تریست
نورپردازی ، موسیقی و استفاده از دکور ومیزانس ها میتوانست مشخص تروموثرتر باشد تا حسِ مضاعف تری درکلیت نمایش جریان یابد
با اینحال و جدای از کاستی های موجود ، "پابرهنه در پارک "همین قدر که میتواند بدون هجو و هرز ، لحظات خوشی را برای مخاطب خود ایجاد کند ، بقول دوست عزیزی ، رسالت خویش را بجا آورده و قابل ارزش ست ... همین بس که قراری با او میگذارد تا کمی دیوانگی ، کمی رهایی و کمی هیجان را چاشنی ِزندگی اش کند ...
برای کارگردان و گروه جوانی که بی شک آینده ای روشن تر و اجراهای قوام یافته تری را پیش رو خواهند داشت آرزوی موفقیت میکنم...
نیلوفرثانی
5شهریور94