در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش هاری یا سرگذشت مردی که به هنگامه تولد هر دو دستش پر از خون بود
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 20:39:31
امکان خرید پایان یافته
۱۵ فروردین تا ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
۲۰:۰۰  |  ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه
بها: ۸۰,۰۰۰ تومان
+ ۹% مالیات ارزش‌افزوده
  • درهای سالن ۱۵ دقیقه مانده به زمان اجرا باز می‌شود.
  • برای مشاهده نشانی پارکینگهای نزدیک پردیس تئاتر شهرزاد و بوتیک تئاتر ایران لطفا اینجا را کلیک نمایید.

ویدیوها

مکان

خیابان حافظ، خیابان نوفل‌لوشاتو،‌ بعد از سفارت ایتالیا، شماره ۷۶
تلفن:  ۶۶۷۶۱۴۲۳ - ۶۶۷۵۱۰۴۶ - ۰۹۹۱۵۷۰۰۴۸۴ - ۰۹۹۱۵۷۰۰۴۷۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
خب...هاری. من اجرای سال‌های گذشته‌ی هاری رو ندیدم، پس نمی‌تونم مقایسه‌ای انجام بدم؛ اما این اجرا خیلی خوب بود.
من در اولین شب اجرای مجدد دیدمش ... دیدن ادامه ›› و هم شهرزاد بدون تأخیر بود و هم تماشاگران گل‌های گل (گفتم فخری فروخته باشم!)

نکته‌ای که توجه منو خیلی جلب کرد و درکل نمایش تو دلم تحسینش می‌کردم این بود که برخلاف خیلی از فیلم‌ها و سریال‌های سبک تاریخی که به‌وفور از ادبیات و اصطلاحات امروزی و غیررایج در اون برهه‌ی زمانی استفاده می‌کنن، این نمایشنامه تک‌تک جملات رو به‌بهترین شکل مورد توجه قرار داده و نگارش قوی و جذابش منو به‌یاد «هزاردستان» انداخت.
دیالوگ‌ها طولانی و تقریباً سنگین بود؛ اما بدون هیییچ تپقی بیان شدن (بخوام فوق‌سخت‌گیر باشم فقط یک مورد صدای دلی‌جان گرفت که فدای سرشون).
آواز زاری یا بی‌قراری خاتون (موقع بغل کردن نوزاد) و اجراهای همسر فرنگی شاه رو واقعاً دوست داشتم و به دلم نشستن. استفاده به‌موقع و به‌اندازه از این ترفند، هربار که دیالو‌‌گ‌ها طولانی می‌شدن نه‌تنها دلنشین بود، بلکه جای نفس کشیدن و کمی آزادی فکر هم می‌ذاشت.

بازی تمام بازیگراها عالی و ملموس (خیلی خیلی موفق در درآوردن نقش‌ها)، گریم بسیار متناسب (از نصرت گرفته تا خاتون و ۳ پسر شاه و...)، طراحی لباس بسیار عالی و البته فاقد طراحی صحنه‌ی خاص (شاید نیازی نداشت، نمی‌دونم).

ماکزیموم انتقال حس و البته تحسین بازی‌ها برای من زمانی بود که بازیگرها درخدمت شاه، وقتی خمیده بودن حس درونیشون رو بیان می‌کردن و لحظاتی بعد، با چرخش اعجاب‌انگیز عجیبی، قد راست می‌کردن و روی متظاهر و غیرواقعی خودشون رو به نمایش می‌ذاشتن.

قدرت و بازی قدرت، داستان همیشگی نوع بشر، خیلی ماهرانه و تقریباً بدون سانسور به‌تصویر کشیده شده بود.
اما بخوام حس شخصیمو صادقانه بگم، انتظار بیان و انتقال دغدغه‌های بیشتری از طرف نقش خانم‌ها رو داشتم. انتظار داشتم خانم‌های حرمسرا، به‌جز تأکید بر روی نفرت از ازدواج اجباری، عدم وجود عشق و توجه از سمت پادشاه و رقابت دائم با همدیگه، دغدغه‌های دیگه‌ای رو مطرح کنن که با جریان زندگی امروزی هم‌خوانی بیشتری داشته باشه که من چنین چیزی ندیدم.
?❤️
۲۴ فروردین ۱۴۰۱
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
شما هم نظرتون رو بفرمایید☺️
۲۴ فروردین ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

+ وقتی می بینم تک به تک نزدیکانم برای کشتنم آماده اند میلی به زندگی ندارم ولی ترس رو در نگاه تک تک شما می بینم

- تو هرگز برای ما پدری نکردی، ... دیدن ادامه ›› نه تنها همه افراد خانواده تو بلکه نفر به نفر مردم این کشور تشنه‌ی ریختن خون تو هستند، اگر صدایی از کسی در نمیاد اگر صدایی از کسی در نمیاد از ترس کشته شدنه
تو پادشاه این کشور نیستی، تو پادشاه آرزوهایی هستی که در سر داشتی

+ پس شما در خانه مردمی هستید که هر ثانیه آرزوی نابودی ما رو می کنند
مردمی که دشمن خونی ما و شما هستند ولی چون توان جدال با ما رو ندارند به ما لبخند می زنند و در خفا لعن و نفرین
امشب سیاه ترین سیاه ترین سیاه ترین شب عمر ماست
علت تصمیم شما نجات جان رعیت پاپتی نیست که اگر چنین بود دست هایی این‌چنین لرزان نداشتید
شما تنها برای تخت نشینی خنجر تیز کردید پس خنجرها را پشت اسم رعیت بی گناه پنهان نکنید
دیالوگ مورد علاقه‌‌ی خودمم هست ???
ممنون از شما
۱۹ فروردین ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید