آفرین به این اجرا آفرین به بازیگرها... با وجود همچین استعدادهایی آدم به آینده ی تئاتر دوباره امیدوار میشه..
من به خاطر یکی از بازیگران که قبلا در پروژه ی سه خواهر در تالار مولوی ازشون یه کار فاخر و یک نقش آفرینی ماندگار دیده بودم به دیدن کار رفتم خانم طلوعی که در این کار هم خیلی خوب و خاص ظاهر شدند.
و همینطور بازیگر نقش مواظب و افسر اگه اشتباه نگم . و الباقی بازیگران که هرکدام به نحوی درخشان بودند. فقط پایانبندی کار رو ازش انتظار بیشتری داشتم که امیدوارم برای اجرای مجدد بیشتر روش کار کنن حیفه واقعا.
در هرحال حالمان جا آمد. خسته نباشید و امیدوارم بازهم اجرا برید
یه کار عالی که جذبت میکرد
و همزادپنداری برات به وجود می آورد
بازی های درخشانی که داشتن و نور پردازی عالی و کارگردانی خوب و … همه و همه کنار هم تونستن یه نمایش عالی ارائه بدن
واقعا لذت بردم
با سلام
داستان نمایش رو ضعیف و با ایراد دیدم.
اینکه دختری که وارد شهر میشه گاهی شهر رو مشناسه گاهی نمیشناسه .شخصیت هنرمند شهر رو گاهی میشناسه گاهی نمیشناسه
تو صحنه ای که زمین رو میکنه برای پیدا کردن گوش ماهی قاعدتا باید گوش ماهی رو به هنرمند بده تا خاطراتش تداعی بشه نه اینکه خودش گوش بده !
به نظر من اگر مجبور بشید قسمتی از داستان رو از زبان بازیگر عنوان کنید پس در به صحنه کشیدن اون شکست خوردید . وقتی دکتر داستان عنوان میکنه من حافظه شما رو پاک کردم چون اینا بهم دستور دادن و دخترم تو دستشون اسیر بود ولی حالا فهمیدن که دخترم مرده پس همه چی رو بهتون میگم.عملا جمع کردن داستان هست . یعنی داستانی رو که با عروسکی که در دست مواظب شهر هست و دیالوگ خود دکتر نتونستید به مخاطب برسونید
به هر حال تشکر از زحماتت یک یکتون