در ستایش نمایش انگلیسی:
آنچه روی صحنه آمد رابطه یکدستی با مفهوم پیدا و پنهان اثر داشت.
درباره اجرای #انگلیسی (نویسنده: ساناز طوسی) و کارگردانی مشترک: فراز غلامی و امید امیدی. و تهیه کنندگی سعید روستایی.
«یادداشت رحمان خوب زاده/تئاتر دیلی».
طراحی صحنه از همان ابتدا چراغ مهمی از معنای درام را برای مخاطب روشن میکند. مخاطب وارد یک کلاس درس میشود و در قالب یک درام دقیق و حساب شده با تحلیلی دراماتیک پیرامون بحران هویت، (بزرگترین رنج فعلی که بشر به آن مبتلاست،)
... دیدن ادامه ››
مواجه می شود.
چه ایده هوشمندانه ای، (یادگیری زبان)، زیرا زبان جدید احساسی قدرتمند زندگی جدید را در فرد زنده می کند، فردی که از تمام آسیبها و خطرات زیست فعلی و هویت معاصرش رنج میکشد و در کوشش بسیار برای رسیدن به ساحل سرزمین آرمانیاش از میان طوفانها و دشواریهای فعلی است.
ما با یک اثر شعارگونه، یا نمایشی که نگاهی سطحی به مسئله مهاجرت دارد روبرو نیستیم، ما با یک اثری مواجه هستیم که به درستی نزدیک ترین و دورترین دغدغههای انسانی که قصد پناه بردن به جهانی دیگر را دارد بررسی می کند. یک موشکافی با ظاهری آرام در سطح و طوفانی در درون و غوغایی در اعماق.
هر فردی با جهان متفاوت خود در این کلاس درس حضور دارد، و جایی نمایش هم همین را میگوید، من میخواهم در جهانی دیگر درونم را به زبان بیاورم، درونی که میتواند لبریز از معناها و احساسات سرکوب شده باشد. با چاشنی یک رویا پردازی جذاب که اصلا من در جهان و زبانی دیگر حتی قدم نیز بلندتر است، شاید در آن زبان بتوانم چهره بهتری از خودم نمایان کنم.
نمایش خیلی خوب نمایان می کند، همه افراد در یک مسئله جهان مشترک دارند، «اصالت مشترک»، اما به خوبی می بینیم که در جهان جدید شعر و ادبیات که هویت این اصالتاند گم شده اند، وطن معنی خود را از دست داده و عناصر حیاتی اش شنیده نمی شوند. و هشداری بزرگ می دهد که به راستی من اگر اصالت خود را از دست بدهم، چگونه می توانم خودم را در این جهان پیدا کنم؟ بشر گمشده در تناقضها و بحران عمیق هویت.
درام در عین سادگی، رابطه آسانی با مخاطب برقرار میکند، و بزرگترین مفاهیم را به سادگی بیان میکند و مخاطب میتواند از حل مسئله و از درگیری عاطفی لذت ببرد. ساده و عمیق بودن این نمایش یک دلیل محکم دارد، خالقان اثر می فهمند آن چه را روی صحنه آورده اند.
موضوع عالی است، موضوع دغدغه های انسان معاصر است، و ما به خوبی می بینیم که دغدغه های مخاطب معاصر روی صحنه دراماتیک شده به مخاطب ارائه میشود، مخاطب هم می فهمد و آگاه است و اینجاست که جهان مشترک بین اجرا و مخاطب برقرار می شود.
در میزانسن اثر (یعنی آنچه روی صحنه می آید) ما همه چیز را یکدست می بینیم، بازی بازیگر و سایز عناصر صحنه رابطه مشخصی با معنا و مفهوم دارند، و معلوم است برای رسیدن به این رابطه روشن زحمت زیادی کشیده شده و مبارکشان باد این موفقیت ارزشمند گروهی.