دیروز به همراه جمعی از دوستان به تماشای این تئاتر نشستم. در یک کلام "فوق العاده".
"صحنه تاثیرگذار"
با وجود محدود بودن تعداد اکسسوار و المان ها، چیدمان بجا در صحنه، تاثیر گذار و متناسب با حال و هوای اجرا بود. مبل بلند و موقعیت نشستن کاراکترها زمان و مکان رو برای هر شخصیت جدا کرده بود که بسیار زیرکانه بود.
"پیوستگی و اشتیاق به دنبال کردن داستان"
از ابتدای داستان و بعد از معرفی کاراکترها، سیر تکامل قصه شروع شد به طوریکه هر قدر از زمان اجرا میگذشت، اشتیاق به دنبال کردن داستان بیشتر میشد. نکته جالب اینکه به دلیل وجود موقعیت و دیالوگ های طنز، هیچ موقع خستگی برای تماشاچی ایجاد نمی شد.
"تکه کلام ها"
موضوعی که جزء علایق
... دیدن ادامه ››
بنده در تئاتر های با این سبک هست، وجود تکه کلام ها و تیک های رفتاری کاراکتر هاست. چندیدن و چند بار دست کشیدن روی شلوار برای صاف و صوف کردنش، خنده های به یکباره و نا متناسب، با فاصله نقطه اوج و فرود نزدیک و ... به باورپذیرتر بودن شخصیت ها کمک میکرد.
"انتخاب موسیقی"
نمیدونم انتخاب موسیقی اینکار توسط چه کسی انجام شده بود، اگر اینکار توسط کارگردان صورت گرفته، به ایشان به دلیل تسلط بر درک مفهوم هنر موسیقی تبریک میگویم. موسیقی حین اجرا، موسیقی میانی و پایانی بسیار متناسب با حال و هوای موضوع بود.
"روایت متنی"
نکته جالب دیگه در این اجرا نحوه ارائه اطلاعات تکمیلی به مخاطب از طریق نمایش متن بر روی پرده انتهای صحنه بود. خط خوردگی روی اسم ها، عبارات و کلمه هایی که عنوان کردن آن ها به طور معمول در محافل عمومی جایز نیست، بسیار زیرکانه بود.
"انتهای بینظیر"
یکی از تاثیرگذارترین پایان ها. طنین صدای اعتراف "شادی"، موسیقی عالی با حجم صدای مناسب، نواختن ویولن که شخصیت "زن بابا" رو تداعی میکرد، همه و همه زیبا و تکان دهنده بود. بعد از تمام شدن اجرا و حتی در زمان رورانس من هنوز در فکر و مبهوت داستان و اتفاق های آن بودم.
در نهایت پیشنهاد میکنم حتی اگر طرفدار این سبک اجراها نیستین، حتما این کار رو ببینید.
خسته نباشید به تمامی اعضای گروه.