(( ای قشنگ تر از پری ها ))
همین 19 آذر ماه 95 بود که توی شلوغی و هیاهوی جشنواره سینما حقیقت ، بعد از کلی تنش و انتظار در صف طویل و پراغتشاش پشت سالن یک پردیس چهارسو بالاخره موفق به تماشای فیلم مستند ارزشمند "زنانگی" به کارگردانی محسن استادعلی شدم. کارگردان فیلم تکان دهنده "جایی برای زندگی"... و می دانستم نگاهش نسبت به ثبت و ارایه مسایل اجتماعی بسیار درست و شجاعانه است.
زنانگی، زندگی چند زن ( و یک تراجنسیتی ) بی سرپناه و عمدتا (قبلا)درگیر با مواد مخدر را از زبان خودشان نقل می کند.آنها شبها برای خوابیدن در خوابگاهی(سرپناه /شلتر) در حوالی میدان شوش دور هم جمع می شوند و صبح ها هر یک باید از شلتر بیرون بزنند تا در این شهر خشونت زده و گاه تیره وتار یک روز دیگر را سپری کنند.. یکی در سطل های ذباله شهر جستجو می کند، یکی دیگر به دنبال اتاقی اجاره ای است که با دخترش زندگی کند، دیگری تن فروشی می کند و ....
دیدن نمایش مستند شلتر ، به کارگردانی امین میری،به دلیل فضای مشترک و حضور برخی از شخصیت هایی که خودشان را در فیلم دیده بودم و این بار توسط بازیگران نقش شان به زیبایی بازی میشد (مثلا طلا) بسیار برایم جذاب بود. دقیقا نمی دانم نسبت درصد مشارکت و تاثیر متریال فیلم و این نمایش چقدر بوده است اما تفاوت تماشای مستند شلتر با زنانگی ، علاوه بر داستان های جدید دیگر، در ماهیت جسارت آمیزتر تاتر در طرح مستقیم تر مسایلی بود که برخی از افراد واقعی در برابر دوربین از بیانشان سرباز می زدند یا فیلمساز به دلایل حفظ حریم شخصی و محدودیت های دیگر از پخش عمومی اش صرف نظر
... دیدن ادامه ››
کرده است.
این نمایش( مانند فیلم مستند اشاره شده) در راستای آگاهی و پرسشگری و نشان دادن دردها و واقعیت ها با فاصله گیری از خطر فرو روی در سانتیمانتالیسم، قدم بر می دارد. جسورانه اسرار مگوی جامعه را مطرح می کند ..درباره ی سهم افرادی نادیده شده، برای زندگی ابتدایی سوال می کند ،افرادی که نه سهمی از یارانه دارند و نه حتی اوراق هویتشان تایید می شود ...آنها گویی هرگز نبوده اند کسی آنها را نمی بیند سهم آنهاتنها آسمانی است که زیر آن در خلسه ی مرگ و درد با زندگی می جنگند و ....
یکی از دردناک ترین و در عین حال شوق انگیزترین لحظه های نمایش، صحنه ی جشن و پایکوبی این زنان زیر چراغ های رنگی با حرکت آهسته بود. لحظه ای که انسان ها با تمام عمق رنج هایشان امید و شادی را ستایش می کنند . توقع آنها از زندگی زیاد نیست اما.....
برخی از بازی ها در این نمایش هم به دلیل مقایسه با نمونه ی اصلی شان و هم جنس ارایه و باورپذیری شان بسیار خیره کننده بود ..علاوه بر بازیگر نقش طلا، جعفر و...نقش های مینا و زن کرد و زن مومن و... دیدنی اجرا شد
در زنانگی زنی که تلخی روزگار زبانش را نیز بسیار تلخ کرده فیلمساز را متهم می کند که از آنها فیلم می گیرد تا فقط خودش معروف شود و از آنها سواستفاده می کند اشاره ای اینچنینی در نمایش شلتر هم شده است ... منظور فریاد دردمندانه ی این زن و مانند او نه باید متوجه هنرمند دغدغه مند باشد بلکه باید مسولین امر را در جهت ارایه امکانات و تسهیلات زیستی و معیشتی این افراد نشانه رود و تکان دهد.باشد که چنین شود.
درود بر تولیدکنندگان شریف این نمایش که به اصلی ترین رسالت تاتر جامه عمل پوشانند .