برای بعضی از موسیقی ها،دو گوش کم ست باید باتمام اعضا وجوارح ،باتمام روح وجان ،آنان را شنید ...

Marillion گرانقدر تجربه ها و گوناگونی ذایقه ی موسیقیایی در شما غبطه بر انگیز است دوست خوبم.....موسیقی باخ بی نظیره.... تجربه در معرض بودگی اجرای زنده آثار متنوع و به خصوص کرال اش ، تجربه حیرت محض می تواند باشد پالایش روح از طریق شنیدار.....
چقدر از اینکه تجربه ات و خاطره ی بالدوین رو نوشتی ، لذت بردم.. ممنونم

***راستی شنیده ها و خوانده ها مبنی بر این است قطعه پایانی نمایش هامون بازها ، توسط گروه کر فلارمونیک ایران، همراه با نوازنده ها به بازسازی (؟) یکی از قطعات باخ می پردازد.....که به احتمال قوی همین قطعه کرال میباشد چون قطعه دیگر مورد استفاده در موسیقی فیلم هامون کنسرتو برای ویلون است ...
امیدوارم لذت روح بخش شنیدن اجرای زنده ی قطعه ای از باخ نصیب همگی مان شود...

دوست شاعرم خانم نیلوفر عزیز، باهاتون موافقم، موسیقی باخ یک موسیقی استعلایی است... جان بیهوش شده در 'من' را می تواند هوشیار کند ....
روح را سرشار می کند...موسیقی است بسیار فرارونده تر از ریشه های مسیحی-کلیسایی که به آن منتسب میشود..... وجود را سرشار و ذهن را فعال می کند....در دوران امتداد می یابد و شنیدار انسان را غنی میسازد.....

اردشیر گرامی اتفاقا درک و فهم موسیقی دوره باروک و اختصاصا باخ که ریشه در روح و جان شما داره همواره باعث تحسین همیشگی من هست ...و به عبارتی مثال این درجه از سلیقه و ذایقه ( در دوره بعدی ) بین من و شما به ترتیب , مثل مقایسه آنتونیو سالیری و آمادئوس موتسارت هست :)

نفرمایید Marillion گرامی شما لطف دارید..دامنه ی دانش و توجه و شناخت شما از اقیانوس بی کران موسیقی بسیارگسترده تر است . . و اصلا قابل مقایسه نیست ...
به سالیری اشاره کردی به یاد فیلم شاهکار AMADEUS میلوش فورمن افتادم و قطعه Confutatis maledictis از رکوییم که موتسارت بیماردر حال احتضار به ذهن آورد و خلق شد....رکوییم موتسارت هم از ابدیت های موسیقی است:))

ممنون از لطف شما دوست عزیزم .. بله , لحظه ناب پرواز نت ها از ذهن به آسمان و متقابلا از آسمان به زمین و ربایش آنها با اشتیاق و ولعی وصف ناپذیر .. هیچکس مثل سالیری این مرد بی نظیر را درک نمیکرد..