در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مازیار روحی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:02:47
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
رفیق بازی ها یکدست نبود ، بالا پایین داشت و این خوب نیست ، ریتم خوبی داشت ولی یه جاهایی انگار همه عجله داشتن ، حالا دیگه انقدر ها هم خفن بودن ... دیدن ادامه ›› خوب نیست که 59 دقیقه ای تموم کنید ، من تایم گرفتم ، دکور رو اصلا دوست نداشتم ، البته کلا مینیمال دوست ندارم رفیق ، ایراد از شما نیست ، نور هم که دیگه چشم درد داد به ما ولی منطقش رو گرفتم ، تپق چندتا دیدم که واسه شب چندم خوب نیست ، البته بعضی هاتون واقعا مسلط بودید رفیق ، این آقای لیامن رو واقعا دوست داشتم ، چقدر خوشم اومد از شلنگ تخته ننداختنش، این بغل پلک هم نزد ، نفسش پر از حس بود ، نگاهش حتی با اون همه گریم آدم رو میگرفت ، هرچند که یه سری حرفاش مال یه نمایشنامه دیگه بود اینم گرفتم ، چه نفسی هم داشت یه تک میرفت جلو ، تشنمههههه ، اون لیامن تصادف کرده هم خوب بود ولی کاش بلندش نمیکردید بعد از این همه شکستگی ، دمش گرم همرو می خواست و انگار واقعا می خواست، پرستار رو هم دوست داشتم ، و اینکه صدای آقای دکتر با صدای اون پیرمرده یکی بود ، این رو نگرفتم ، دیگه یه جاهایی زیادی احساسیش کرد ، منولوگ دختر اون آخر زیاد بود تموم نمیشد و مشخص بود اصلا نمیدونه ونگوگ کیه ، اون زن اولیا واقعا نشون دادن که حقشون بود خیانت ببینن و این بازی خوبشون رو نشون میده ، این دومیا خیلی باهم فرق داشتن ، یکیشون خیلی خوب زن دوم بود یکیشون انگار حال نداشت ، صدا هم نداشت ، همشم حواسش به تماشاچی بود به کارگردان پیشنهاد میکنم جاش را با دختره عوض کنه ، اون رفقا هم خوب بودن وکیل بودن ، فقط وکیل همچین آدمی زیادی نمیخنده ؟ نگرفتم من به اصرار عزیز راننده اسنپی که سوارم کرد و فهمید یه جورایی همکاریم ( تئاتری ) اومدم کار رو دیدم ، و نوشتم ، بهش بگید 2 ساعت طول کشید اکانت بسازم ولی خوب شد ، برم برای همه بنویسم