در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. خریداران محترم این سانسها لطفا منتظر اطلاع‌رسانی بخش پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشند.
تیوال محمد روشن | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:48:37
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
زنان به عقیده مرد خودند و مرا هنوز مردی نبود تا عقیده ای باشد!
سین الف، ابرشیر، آیدا خمان و مجتبی مهدی زاده این را خواندند
آذرنوش، رامتین غفّاری و AmirHP این را دوست دارند
در کمال احترام و شیفتگی به جایگاه استاد بیضایی در عرصه نمایش ؛ اما باید گفت این جمله واجد رویکردی زن ستیزانه است...
البته حضور و فاعلیت نقش زن در کارهای استاد بر کسی پوشیده نیست اما چنین جملاتی واجد عدم اعتماد به خرد و عقل زنان و وابستگی فکری آنان به موجود دیگر(مرد) است و بسیار قابل نقد!
۰۴ شهریور ۱۳۹۴
سلام و درود به شما دوستان عزیز تیوالی
با توجه به دیگر نمایشنامه های استاد بیضائی و جایگاه و مقام زن در متون ایشان، بی انصافی است اگر برداشتی ضد زن از این نمایشنامه داشته باشیم. این جمله و برخی دیگر از دیالوگ ها بیانگر تفکرات پدرها و پدرکلان ها،مادرها و مادرکلان های شخصیت های اصلی نمایش هستند که بی تأثیر از نگاه مردسالارانه در آن دوران(و یا دیگر دوران ها) نبوده اند، تفکراتی که جای نقد دارند. لذا در صحنه اول جملاتی به صورت سوال و یا اعتراض بیان می شوند.
نوتک: سرم را از اندیشه های خود انباشتید و جایی برای اندیشه نگذاشتید!
...
دیالوگ پس از جمله مورد بحث:

آران مردپوش: دیگر نمی دانم عقیده به چیزی دارم یا نه؟ نه-این ما نیستیم که حرف می زنیم؛ کسانی ... دیدن ادامه ›› از پیش اند!

همچنین در دیالوگ های بعدی:

نوتک زن پوش: درست مثل پدرم حرف می زنی؛...
آران مردپوش: کسانی از دهن ما حرف می زدند! حرف زدنت جوری بود که خیال کردم مادرم پشت سراندازت قایم شده!...

و در نهایت پیشنهادم به شما دوستان عزیز و فرهیخته، خرید این نمایشنامه است؛ چرا که خواندن این متن(حتی دوباره) و تأمل در جملات آن خالی از لطف نیست.

پیروز و پاینده باشید
۱۰ شهریور ۱۳۹۴
فربد گرانقدر ممنون از نگاشته تان ..فرمایشهایتان بسیار متین و درست است..قبل از هر قضاوتی باید آگاهانه واکنش نشان داد...متاسفانه متن تاراجنامه در دسترسم نبود
البته بنده از زاویه دید و نگاه استاد بیضایی نسبت به زنان در متونشان به خوبی آگاهم و همواره آن را ستوده ام... اساساآثار ایشان انعکاسی است از قوی ترین تصاویر خلق شده (سینمایی و نمایشی )از زنان، بدون شک..این مساله دست بر قضا در کتب مختلفی هم مورد بررسی و اشاره قرار گرفته است از جمله سیمای زن در آثار بهرام بیضایی به قلم شهلا لاهیجی-انشارات روشنگران- و یا مباحثی که درکتبی مثل جدال با جهل ،مصاحبه ی نوشابه امیری با بهرام بیضایی -نشرثالث- به آن اشاره شده و یا مجموعه نوشتارهایی که زاون قوکاسیان فقید درباره استاد جمع آوری کرده.....
اما در عین حال بحث بازخوانی آثار با نگاه جدیدتر و انتقادی تر(نه به معنای خدشه دارکردن جایگاه سترگ استاد) در همه جای دنیا و محیط های ... دیدن ادامه ›› اندیشه ای در جریان است... امروز دیدگاه های فلاسفه مغرب زمین و عهد روشنگری و..با رویکردهای نقد نگاه مردساخته در اندیشه صورت می گیرد..تک تک آثار بزرگ نمایشی و ادبی نیز همینطور...
رویکرد دوباره حتی به شاهنامه ی فردوسی کبیر نیز قابل اعمال است چیزی که ابراهیم گلستان در یکی از آخرین مصاحبه هایش با مجله تجربه به آن اشاره می کند(البته با رویکرد صحت و سقم تاریخ در شاهنامه) و این البته تفاوت دارد با نگاه تخریبی و فاشیستی و ضدفرهنگی...بنا براین بازخوانی ها با رویکردهای جدیدتر و معاصرتر و احتمالا انتقادی با رویکردهای مساوات طلبانه همیشه برای هر اهل فکر و فرهنگی مغتنم خواهد بود.باتشکر
۱۰ شهریور ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید