در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مونا | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:46:43
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
مونا (monaa006)
درباره نمایش سَهِش i
اگر رویا(ها)یی دارید که زیر فشار هراس‌ها و تحقیرها در نطفه خفه شده‌ و هیچ‌گاه فرصت زیستن در این جهان را نیافتند، «سهش» را ببینید.
با تماشای «سهش» تروماهایی که آنها را نادیده گرفته بودم، جان یافتند و اشک‌ شدند. موضوع و طراحی آن را بسیار دوست داشتم و حتما دوباره به تماشای این کار خواهم رفت. در ادامه نظراتم در ارتباط با قسمت‌های مختلف این تئاتر را به طور خلاصه می‌آورم:
متن: سیر متن، معرفی کاراکترها و فضاسازی را بسیار دوست داشتم. دیالوگ‌های درخشان بسیاری دارد به عنوان نمونه می‌توانم به دیالوگ معرفی کاراکتر ترس اشاره کنم:«... آینه‌ام، آینه آنچه نخواهی باشی. از من بخواه امنت کنم تا ناامن شوی»
وجود تکرار و ارتباط بین قسمت‌های مختلف متن هم جذاب بود به عنوان نمونه در نیمه‌های اجرا در دیالوگی اشاره می‌کند:«برای کودکی که پشت سر می‌گذاری لالایی می‌خوانی». در انتهای نمایش جایی که ترس غالب شده و کودک که ما را به جستجو، کشف و یادگرفتن دعوت می‌کند، به عقب رانده شده؛ لالایی _ اگه اشتباه نکنم به زبان کردی_ را می‌شنویم و در پس زمینه صدای هق‌هق کاراکتر کودک را داریم که از صحنه های تاثیرگذار کار بود.

کارگردانی:
به نظرم، طراحی صحنه‌ها در ساخت فضایی انتزاعی که بازتابی از درونیات ماست، بسیار موفق بود. به عنوان یکی از نمونه‌های خوب پرداخت ... دیدن ادامه ›› صحنه در این کار می‌توانم به صحنه بازسازی ناخودآگاه و روشن شدن زخم‌ها و تحقیرهای قدیمی اشاره کنم.
طراحی ماسک سگ را هم دوست داشتم که ترکیبی از خطوط آن را شکل می‌دهد و جزییات و رنگ ندارد تا به خوبی بتواند نماینده‌ای از انتزاع ما باشد یا نارنج که رابط کاراکتر کودک و بالغ است و در انتها که ترس غالب می‌شود در چرخشی به بغضی در گلو تبدیل می‌شود.
استفاده از ساز و آواز هم خوب بود به عنوان نمونه در ابتدای نمایش که دیجریدو نواخته می‌شود، دمیدن در صور و ساخته شدن جهان را به خوبی تصویر می‌کند یا صحنه‌ای که آوازی با تکیه بر کلمه هراس خوانده می‌شود به خوبی احساس اضطراب را منتقل می‌کند.
البته به نظرم، کارگردان نتوانسته در بازی گرفتن به خوبی طراحی صحنه‌ها عمل کند.
بازیگری:
بازی‌ها اگر چه خوب بودند ولی به نظرم در خیلی صحنه‌ها از متن عقب‌تر بود. در بعضی صحنه‌ها بین ریتم حرکات بازیگرها و ساز هماهنگی وجود نداشت. کانکشن بین بازیگرها خوب بود ولی تا عالی بودن خیلی فاصله داشت مخصوصا برای این کار که کاراکترها نماینده‌هایی از وجوه مختلف یک‌ شخص بودند؛ به نظرم این ارتباط خیلی مهم‌تر بود.