هنگامی که انتظار از هنر صرفاً به سرگرمی تقلیل پیدا میکند، مخاطب اینگونه شمشیر نارضایتیاش را در نظرات بیرون میکشد.
درام در این نمایش در داستان جاری است و هرگز از مخاطب خواهش نمیکند که احساساتش درگیر شود.
تضاد میان تحمل زخم خود و زخم دیگران و این که با زخم خود میتوان زیست ولی زخم دیگران منزجرکننده است، چندان که مخاطب را اینطور در نظرها به فریاد اعتراض وامیدارد. برای درک این مطلب باید به تصاویری که در طول اجرا پخش میشود توجه ویژهای داشت. در این صورت وجود تضاد میان دیالوگها و تصاویر، این موضوع را نمایان خواهد کرد.
شاید تجربهی زیستی بتواند کمک کند تا لایهی زیرین داستان که زخم و رنجهای روح است را از این نمایش دریافت، البته مخاطب باهوش به این اتفاق
... دیدن ادامه ››
پی خواهد برد که رنجهای روح در این نمایش بسیار دردناکتر از زخمهای جسمی است.
هرچند این نمایش هم عاری از ایراد نیست.
ریتم در این نمایش کمی کند است و حوصلهی مخاطب را به چالش میکشد.
همچنین موسیقی این نمایش بزرگترین ضعف آن است. شاید سعی بر این بوده که موسیقی هم در راستای مفهوم رنج حرکت کند ولی چندان موفقیتآمیز عمل نکردهاست
مخصوصاً این که تنظیم سطح صدای موسیقی و صدای صحنه متقارن نیست.
در مجموع نمایش قابل قبول است و دیدن آن برایم لذتبخش بود.