نقد فروغ سجادی بر نمایش غروب روزهای آخر پاییز
با دیدن این نمایش غافلگیر شدم!
با توجه به اینکه نمایش "غروب روزهای آخر پاییز" اولین کار حرفه ای "گروه الک" است، انتظار دیدن چنین نمایشی را نداشتم.
محمد رضا حیدری کارگردان این نمایش شناخت بسیار خوبی از دنیای دورنمات دارد و با این شناخت و تحلیل مناسب، توانسته نمایش "غروب روزهای آخر پاییز" را به روی صحنه بیاورد.
دورنمات، نمایشنامه نویس صاحب تفکر قرن بیست در رشته های فلسفه، الهیات و ادبیات آلمانی تحصیل کرده است. اهمیت به زندگی و جهان را میتوان در تمام اثار وی دید.
دورنمات با نگاهی خاکستری و طنزآمیز به بررسی مسائل بشر در جهان امروز پرداخته است.
برای مثال او معتقد است انسان در اتفاقاتی که رخ میدهد،
... دیدن ادامه ››
مقصراست. "گناه" مضمونی است که در غالب آثار دورنمات میتوان مشاهده کرد، از نظر او تمام انسان ها گناه کار نیستند و هستند. بدین جهت که اتفاق ها خود رخ میدهند در حالی که انسان آنها را به فعلیت میرساند .پس همان اندازه که انسان احساس بی گناهی میکند، گناه کار است.
دورنمات در دورانی زندگی کرده است که تفکر پوچ گرایی در میان نویسندگان و فلاسفه بسیار رواج داشته، با این حال او با این تفکر به مخالفت میپردازد، از نظر او با اینکه اتفاقات ناخوشایند خود پیش میایند اما نمیتوان از آنها تراژدی ساخت و با آن مخاطب را به سالن های تئاتر کشاند و به او درس های اخلاقی داد.در چنین موقعیتی است که تراژدی به کمدی نزدیک میشود و گروتسک با فضای فانتزی در ادبیات دورنمات زاده میشود، گروتسکی که نگاه دورنمات به انسان معاصر را به خوبی بیان میکند.برای مثال در "رومولوس کبیر" این طنز، تراژدی وحشتناکی را می افریند. دورنمات در پاسخ به این پرسش که "نمایش چیست؟" می گوید: تصور کنید دو نفر در حال خوردن قهوه هستند (این اتفاقی بسیار ساده و معمولیست) حال تصور کنید که در قهوه ی این دو زهری ریخته شود. در اینجا عمل قهوه خوردن تئاتر است!
مضمون خشونت و جنایت در بیشتر یا حتی تمامی آثار وی وجود دارد، در حالی که هدف او به هیچ وجه از بین بردن این خشونت نیست.دورنمات معتقد است باید در جهان امروز اعتدالی برقرار شود تا بتوان به آرامش و زندگی راحت رسید.
اتفاق مهمی که در کارگردانی محمد رضا حیدری افتاده، داشتن تحلیل و شناخت بسیار خوب وی از جهان بینی دورنمات است.در سال های اخیر کارگردان های ایرانی کمتر به سراغ آثار وی می روند. در نگاه اول شاید با خواندن نمایش نامه های دورنمات دچار بی حوصلگی شویم اما در این اجرا با توجه به فهمی که حیدری از گروتسک دارد و در شیوه اجرایی این نمایش به خوبی نمایان است، مخاطب را به دنبال خود می کشاند.
این تحلیل و شناخت مناسب در بازی ها هم به خوبی دیده می شود. اغلب شخصیت های دورنمات بی طرف و روان پریش هستند و ما از قضاوت کردن انها نا توانیم. این شخصیت پردازی را میتوان برخلاف بازی های خشک و دور از فضای طنز دیگر اجراها، در این گروه دید. کارگردان سعی کرده است به سمت شخصیت تیپیک برود که احتمالا به عمد بوده و در این کار به خوبی نتیجه داده است.
از نکات قابل توجه در این اجرا میتوان به خلاقیت های کارگردانی، میزانسن ها و موسیقی تحسین برانگیزش اشاره کرد.