امروز، توى سومین روز اجراى نمایش دومینو این نمایش رو دیدم. از در که وارد شدیم ده دوازده تا بازیگر نمایش، با لباساى عجیب غریب و گریم هاى چشمگیر روى صحنه ایستاده بودن و در حالى که یه موسیقى خوب فضاى عجیب سالن رو تشدید مى کرد، همه بازیگراى نمایش خیره خیره ماها رو نگاه مى کردن که داشتیم روى صندلى ها مى نشستیم. اونا پیش دستى کرده بودن و قبل از اینکه ما تماشاشون کنیم، داشتن ما رو تماشا مى کردن. دیدن همین تصویر اول اونقدر هیجان انگیز بود که براى دیدن کار کلى اشتیاق به وجود مى آورد.
به نظر من مهمترین و بزرگترین خصوصیت این نمایش تعهدش به داستان گو یى ست. در روزگارى که نمایش هاى داستان گوى کمى یافت مى شه، این نمایش داستان مى گه و این کار رو خوب انجام مى ده. اتفاقا پشت این ظاهر داستان گو و سرگرم کننده حرف ها و فکرهاى زیادى هم وجود داره ولى فارغ از برداشت هایى که مى شه از این کار کرد اولین چیزى که برام لذت بخش بود اینه که یک ساعت بهم خوش گذشت و سرگرم شدم، تازه بعدشم مى تونستم بازم به نمایش فکر کنم.
یه امتیاز دیگه این کار احترامى بود که براى مخاطبش قائل شده بود. گروه از هیچ هزینه اى براى بهتر شدن کار دریغ نکرده بود و خیلى نگاه کاسبکارانه به کارشون نداشتن. از همه چشمگیرتر طراحى لباس و دوخت آنها طراحى و اجراى گریم.
بازى هاى بازیگران از نقاط قوت پررنگ کاره، همه بازى ها خوبه ولى بعضى از اونا خیره کننده ست. مثه بازى سینا کرمى یا سهیل قنادان. بازیگراى نقش اون دوتا خواهر هم خیلى خوبن. کارگردان کار موفقیت بزرگى توى بازى گرفتن و ایجاد یه ریتم خوب و سر ضرب داشته و باید بهش دست
... دیدن ادامه ››
مریزاد گفت.
حتما اشکالاى کوچکى توى کار وجود داره که اگه رفع بشه کار خیلى بهتر مى شه ولى دومینو کار خوب و خوش ریتمى بود که باعث مى شه احساس نکنى پول و وقتت رو دور ریختى.
هفته دیگه حتما دوباره میام و کار رو مى بینم.