خدای کشتار
خدای قتل عام

رونما شدن خشونتی که پنهان هست و طالب رو شدن، اصل و ذاتی که در تک تکمان وجود دارد و نهایتا به منصه ظهور خواهد رسید ، دیر نمایان می شود ولی وقتش که بشود ؛ میشود .
با وجود کاتالیزورهایی مانند «سکنجبین» این رونمایی شکل طنزوارگی به خود میگیرد و همه چهار متظاهر !متمدن! مبادی آداب! را که در ابتدا از روبرو شدن با یکدیگر بعلت یک دندان شکسته کودک واهمه دارند ، به چنان ابتذال و رذالتی میکشاند که هر روز و هروز نمونه هایشان را در این شهر پر تزویر تهران میبینیمشان.
جالب است که همذات پنداری با تک تک شخصیت های نمایش و نظم دکور ابتدای نمایش همانند کتاب های ونگوک و غیره برای همه مان آشناست و تا انتها بلای رسیده به تمام نظم و دیسیپیلین ابتدایی نا آشنا و غیر قابل فهم نیست ... در میانه ی نمایش عقده های فروخورده هر ۴ شخصیت رو شده و خودشان را عیان میکنند. از بی اعتنابی ابتدایی آنت به رفتار لاابالی همسرش تا بلایی که بر سر گوشی همراهش میاورد تا نا موفق بودن ورونیک در تظاهربه متمدن و مودب بودن! از تلاش بی ... دیدن ادامه ›› فایده میشل در رعایت گوشزدهای ورونیک تا رفارهای فوق العاده آلن وکیل در فهماندندن اعتقادات وحشیانه اش در پیروزی بر حریف مبادی آداب... در کل بازی های زیبا و تاثیر گذار از ۴ بازیگر خوب تئاتر و کارگردانی بهتر از علی سرابی... دست مریزاد