در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. خریداران محترم این سانسها لطفا منتظر اطلاع‌رسانی بخش پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشند.
تیوال سپهر | درباره نمایش لوله
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:40:39
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سه کارگر وسط شعر راه افتادند
یکیش رو به خیابان نگاه کرد و گریست
یکیش گفت به پیکان خسته اش که بایست!
یکیش اسم کسی را یواش برد که نیست

سه کارگر وسط شعر راه افتادند
یکیش عکسی شد توی دست های سیاه
یکیش با چمدانی قدم گذاشت به راه
یکیش فکر زنش بود توی زایشگاه

سه کارگر وسط شعر راه افتادند
یکیش زل زده شد توی چشم های پلیس
یکیش قایم ... دیدن ادامه ›› شد توی دستمالی خیس
یکیش زن را برداشت رفت پیش رئیس!

سه کارگر وسط شعر راه افتادند
یکیش مست شد از حسرت کمی شادی
یکیش رفت فرو در غمی خدادادی
یکیش مشت گره کرده شد در آزادی

سه کارگر وسط شعر راه افتادند
یکیش رفت به دنیای آرزو و کتاب
یکیش رفت در آغوش دختری در خواب
یکیش رفت خیابان در انتظار جواب

سه کارگر وسط شعر راه افتادند
یکیش را سر میدان اوّلی کشتند
یکیش را سر میدان دوّمی کشتند
یکیش را سر میدان سوّمی کشتند


#سیدمهدی_موسوی
یکیش اسم کسی را یواش برد که نیست....
۲۴ مهر ۱۳۹۷
چقدر قشنگ بود
۲۴ مهر ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

از خود سوال می کنم
آیا آنان که در کارخانه اسلحه سازی کار می کنند
کارگران مرگ اند؟
آنان که فروشگاه لوازم آرایشی دارند
کارگران زیبایی؟
و من که شاعرم
من که سطر به سطر در هر شعر
خودم را تنهاتر می کنم
کارگر تنهایی ام؟
آیا
آنان که خانه نشین زندان اند
کارگران آزادی بوده اند
و کارگردان ... دیدن ادامه ››
با زندگی کارگرها بازی می کند؟!

چیزی برای توضیح نیست
ما گرسنه ایم
و به هر قیمتی
و در هر کجا
کارگران مشغول کارند


#محسن_بیدوازی
از کتاب غم های تزیینی
نشر نیماژ
این نشر نیماژ چه کارای خاص و جذابی رو چاپ میکنه
۲۴ مهر ۱۳۹۷
جناب عبدالهی همه جور کاری داره نیماژ از خیلی خوب تا افتضاح
۲۴ مهر ۱۳۹۷
آها، ممنونم سپهر جان
نمیدونسم..به دو سه مورد برخوردم همه کارهای خاصی بودن
۲۴ مهر ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
«پنج نفر از یه کشور جمهوری خواه»

یک

اِدی
کارگر کارخونه بود
بعد یه عمر،بازنشسته شد
اما قبل از اونکه از بیمه ی بیکاریش استفاده کنه
درست روبروی کارخونه افتاد و مرد!
تو نفس های آخرش گفته بود
«ما همون پیچ و مهره های دستگاه ... دیدن ادامه ›› بورژوازی ایم
سگ به ما شرف داره»
آره فکر کنم دقیقن همین رو گفته بود!

دو

آرمی
یه زندونی بود تو بند مرکزی
اونم یه کارگره!
آدمی که سرمایه دار نباشه،کارگره
اون تحمل زندون رو نداشت
یه روز زیر هشت رگ خودش رو زد
و خونش پاشید تو کوریدور
یه تیکه کاغذم تو دستش بود
توش اینارو نوشته بود:
«هرچی سنگه پیش پای لنگه
یه پای فقیر ها همیشه تو زندونه
بهمون می گن دله دزد
هیچ آدمی شرور به دنیا نمی آد
اونی که
آدم رو از راه به در می کنه
سرمایه اس سرمایه»

سه

صالح
یه کارمند آموزش و پرورشه
یه کارگر کت شلواری
جسم کارمند ها سالم می مونه
اونا کارگر های فکری هستند
صالح خلاف بقیه مهاجر شد
به یه کشور سکولار
کسی ازش خبر نداره
شاید تا حالا مرده باشه
اون هیچ نوشته ایی از خودش جا نذاشت
اما آدم تو زندگی
گاهی باس کار کنه
گاهی باس مبارزه

چهار

حیدر
یه کارگر زاده اس که ملّا شده
البته ملّا ها هم کارگرن
اونام آقا بالا سر دارن
مجبورن حرفای مفت یکی دیگه رو به خورد یکی دیگه بدن!
اون هنوزم یه ملّاس
زنده اس سرحال و قبراق
ولی خوابه
همه مفت خورها خوابن
شاید یه روز بیدار شه
و بفهمه
کارگر دینی یعنی چی
سرمایه دار دینی یعنی چی!

پنج

این یکی رو دیر رسیدم
حالا یه تیکه سنگ تو قبرستونه
که روش نوشته شده:
«چرا آدم بعد یه عمر کار کردن
باید تو نکبت و فلاکت بمیره؟»
قبر ها هم کارگرن
چون اگه سرمایه دار بودن
حتمن می شدن آرامگاه!


#سابیر_هاکا
از کتاب «دوری مثل آخرین طبقه ی یک آسمان خراش»
این آقای هاکا، نوشته هاش بشدت غم آلود ه و دردناک..یکم اش زیادی ه ولی فکر کنم بنظر من
مثلا این یکی از خوب هاش ه:
تنها دلیلی که با خدا دوست نیستم
به گذشته های دور بر می گردد
اینکه
خانواده شش نفره ما در اتاق کوچکی
زندگی می کرد
و خدا که تنها بود
خانه اش از خانه ی ما بزرگ تر بود!
۲۴ مهر ۱۳۹۷
این شعرشون هم خیلی زیباست:
تا به حال
افتادن شاه توت را دیده ای!؟
که چگونه سرخی اش را
با خاک قسمت می کند؟
[هیچ چیز مثل افتادن درد آور نیست]
من کارگر های زیادی را دیدم
از ساختمان که می افتادند
شاه توت می شدند!
۲۴ مهر ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید