ایندفعه اصفهان اومدنم یه مزه دیگه ای داشت، چون بالاخره تونستم اونجا هم تئاتر بببینم. ضمن اینکه خواهرمم همرام اومد تا برای اولین بار تئاتر ببینه
... دیدن ادامه ››
و برای جفتمون تجربه خاصی شد.
نمایشنامه روایت جذابی داره از دنیایی که همه فقط درد رو میبینند و درد رو زندگی میکنند. دنیایی که از صورت همه خنده پاک شده. همه غیر از ویرجینیا. دختر کوچولویی که یادشون میاره هر چقد هم این دنیای لعنتی اونارو به آخر خط برسونه، با یه گاز از یه دونات تازه خوشمزه نظرشون ممکنه عوض شه. این زندان نمیتونه ابدی باشه، که اگه باشه زندگی بسیار بیهودست.
صحنه، نور، لباس و گریم همگی به نحوی خلاقانه و مناسب بودند. فقط در قسمت هایی صدای موسیقی و افکت های صوتی ناهماهنگ یا بیش از اندازه بود.
نکته ای که در مورد این نمایش خیلی دوست داشتم بازی و هنر بازیگرا بود. مخصوصا اون دخترخانومی که نقش ویرجینیا رو بازی میکرد. بدون در نظر گرفتن سنشون به عنوان یک بازیگر به نحو احسنت از پس نقششون و دیالوگ هاشون براومدن.
تشکر میکنم از همه عوامل این اثر
امیدوارم که هممون ویرجینیای زندگیمون رو پیدا کنیم
پن۱: یک خانمی از ابتدای نمایش در حال فیلمبرداری بودن و من تا اخر با خودم کلنجار رفتم که بهشون تذکر بدم یا ندم. آخرشم چیزی نگفتم. وقتی نمایش تموم شد دیدم دارن برای دخترخانومی که نقشش ویرجینیا بود دست تکون میدن و به سمتش میرن😂 فک کنم مادرشون بودن.
پن۲: ضمنا تشکر میکنم از آقای عسکری فراهانی بابت کامنتشون و معرفی این نمایش