.
اسلو بوی همین خاورمیانه را میدهد. بوی آشور، بابل، اورشلیم قدیم، آکد، سومر، و..
با اینکه شیوه ی اجرا کاملا معاصر است؛ اما حرکت در تاریخ را برای من به وجود آورد.
اجرا نمیگذارد که در جایی غرق شویم، وقتی به دل تاریخ میرفتم ناگهان با ایدههای اجرایی مواجه میشدم و من را از معناسازی های پشت هم دور میکرد. و زمانی هم که در همان کیفیت نحوهی اجرا بودم، ترتیب های دیالوگ، مرا متوجه مفهوم میکرد. انتخاب چنین متن و موضوعی برای مخاطب ایرانی کمی پرخطر است، از این سو که فکر میکنند چقدر طرف راست و یا غرب ستیز است. ( که البته چنین تفکری به نظر من غلطاست) اما نحوهی پرداخت به متن دارای کیفیتی بود که این مسئله را حل میکرد. در اسلو فرق شعار با هنر دقیقا مشخص است. نشان دادن روابط به جای شعار های پوچ، بزنگاهیست که مخاطب به آن فکر میکند. شاید بتوان اسلو را در چند گذاره به تعبیر من تعریف کرد، اما هیچ رابطهای ساخته نمیشود در این گذاره، مگر به پرداخت هنری.
مستندی در طول اجرا پخش میشد خارج از محتوای درون مستند، گاهی عامل بصری مستند، دید من را مخدوش میکرد. و تمرکز را از روی چندین بازیگر خارج میکرد. در اسلو شیوههایی به کار گرفته شده بود مانند اینکه هنگام گفتن نام کشورها بازیگران نمیتوانستند نام کشور را کامل بگویند، در ابتدا این اتفاق جالبی بود و مفهوم خودش را داشت. اما با بیشتر شدنش و بعد از گذشت نیمی از اجرا، کم کم حالتی تکرار و زوال گونه به خود گرفت و هنگامی که قابل پیشبینی شد دیگر
... دیدن ادامه ››
جذابیت اول خود را نداشت. در شب سوم اجرا، گاهی احساس میکردم عدم هماهنگی در کیفیت بدن ها تضادی در اجرا میساخت. و این به وفور میان بازیگران مشهود بود.
یک عدم هماهنگی در جایی که هوتن شکیبا برای بار دوم به روی صحنه بازگشت مشخص بود. شکیبا فاصلهی زیادی با دیگر بازیگران داشت. فوکوسی روی او کشیده میشد و چشم را به دنبال خود میبرد و از توجه به دیگر بازیگران خبری نبود.
صحنهی خالی از شئ، هنگامیزیباست که بازیگران حضور خود را پیدا کنند. و بازیگران آنقدر حضور داشتند که فضای یک مناظره یا یک اجلاس به درستی پیدا بود. و عنصر بدن و کیفی بازیگر، صحنه را از اشیا بینیاز کرده بود. دو دیوارِ چپ و راست با اینکه هیچ شباهتی به مکان اجرا نداشت ولی تضاد آن حس نمیشد. کوچک ترین لغزشی ممکن بود باعث شود دیوار ها مکان را تغییر دهند که با درایت چنین چیزی رخ نداد.
ما چند مستند و فیلم مظلومانه از فلسطین و کشتار صهیونیسم و آمریکا دیدهایم که بی تاثیر بوده؟ بینهایت! اما اسلو با شیوهی پرداختش اهمیت و قدرت هنر را نشان میدهد.