"فقط نگاه کردم، فقط نگاه کردم، فقط نگاه کردم"
"خاتونِ من..."
"جییییغ، جیییغ، جیییغ"
"همش فک میکنم یکی پشت سرمه..."
"آره من کشتم! ولی کیو؟"
"من کامم رو ازین دنیا گرفتم"
پ.ن: شاید دیگر شورش را در آورده ام. آخر چه کسی برای هم هوا شدن با یک تئاتر، سه بار، سه بار به دیدنش مینشیند؟؟؟ آری، ولی من با این نمایش
... دیدن ادامه ››
برای تمام لحظه هایش زندگی کردم. راستش را میدانید چیست، آدم یک جایی از بازی بازیگران خوشش میاید، یک جایی از متن و نمایشنامه لذت میبرد، یک جایی کار هنری کارگردان مسحورش میکند. ولی اینجا سوای همه آن موارد بالا، من فقط نگاه کردم و نگاه کردم و نگاه کردم. نه حالا در این نمایش بلکه برای تمام سالهایی که در نمایش برایم تصویر شد.
پ.ن٢: بار دیگر از مهین صدری، افسانه ماهیان، ستاره اسکندری، الهام کردا، باران کوثری و تمام عوامل پشت صحنه و تولید برای خلق این اثر زیبا و ماندگار سپاسگزارم
پ.ن٣: جملات داخل "" بخشی از دیالوگهای این نمایش است.