در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال abbas honardoost | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:47:01
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
abbas honardoost (honardoost1)
درباره نمایشنامه‌خوانی من، بانکو i
خیلی خوب بود
خانم کوثری مثل همیشه عالی و خوب
مهم نیست اکنون زندگی ام چگونه می گذرد،

عاشق آن خاطراتی هستم که

تصادفی از ذهنم عبور می کنند..

و باعث لبخندم میشوند...

از: پابلو نرودا
می خواهم اقلا یک نفر باشد،

که من با او از همه چیز

همانطور حرف بزنم که...

با خودم حرف می زنم..!

از: فئودور داستایوفسکی
خیلی خوب بود...
۲۱ دی ۱۳۹۳
oممنون از خانم ابراهیمی عزیز و ترانه گرامی
۲۱ دی ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خاطره یعنی،

یک سکوت غیر منتظره

میان خنده های بلند...!!

از: ناشناس
گاهی راحت تر آن است که

با وجود اندوهی که در درونتان موج میزند،

لبخند بزنید تا اینکه بخواهید

به همه عالم علت غمگینی خود را توضیح دهید!

از: ژوزه ساراماگو
کسی چه می داند

من امروز چند بار فرو ریختم

چند بار دلتنگ شدم

از دیدن کسی که

فقط پیراهنش شبیه تو بود

گاهی اوقات حسرت تکرار یک لحظه

دیوانه کننده ترین حس دنیاست...

از: ژوان هریس
سلام بر دوستان

ترانه ای که حین نمایش پخش شد کسی خاطرش هست؟
اگه منظورتون این ترانه س
گنجشک ناز و زیبا که میپری اون بالا
بال و پرت به رنگ خاک دلت مهربون و پاک
به من بگو وقتی که پر کشیدی بابام رو تو ندیدی؟

دقیقا یادم هست چون وقتی بچه بودم دائم پخش میشد تو برنامه کودک .
۲۴ آذر ۱۳۹۳
وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد
انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد...
۲۵ آذر ۱۳۹۳
تا وقتی که در وا میشه، لحظه دیدن می رسه
هر چی که جادست رو زمین، به سینه من می رسه...
۲۵ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
لذتی بالاتر از این نیست

که کسی را بیابی که

جهان را مثل تو ببیند

اینگونه می فهمیم دیوانه نبوده ایم!

از: کریستین بوبن

حسی که دقیقا تجربه ش کردم...

۰۲ دی ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام بر دوستان عزیز

کسی از دوستان میتونه راهنماییم کنه که از ایستگاه مترو تجریش با تاکسی یا اتوبوس چطوری میشه رفت تالار شمس(اقدسیه)؟

ممنون
وحید اسمی این را خواند
محمد مهدی فتحیان این را دوست دارد
هنر دوست عزیز من یه چیزی می دونم ، شاید کمکت کنه.
ایستگاه متروی اقدسیه یه ایستگاه تاکسی جلوشه، اونجا تاکسیای کشتیرانی رو سوار شید. آخر مسیرش یه جاییه به اسم جهارراه لواسانی. (جهت اطمینان از اینکه کدوم تاکسی رو سوار شید، بگید که می خواین چهارراه لواسانی پیاده شید) اونجا که پیاده شدید، تو خیابون لواسانیه و این خیابون با خیابون پاسداران قطع شده،پاسداران رو برید به سمت بالا، یعنی سمت چپ جایی که پیاده می شید. بعد یه کم که برید بالا، سمت راست خیابون پاسداران، خیابون بوستانه و بعد بوستان رو برید یه کم بالا سمت راستتون کوچه نیلوفر رو می بینید.
برای اینکه بهتر بفهمید چی گفتم،از رو نقشه گوگل،تقاطع خیابون پاسداران و لواسانی رو ببینید.بعد طبق اون چه گفتم رو نقشه دنبال کنید. ببخشید اگه خوب براتون توضیح ندادم، امیدوارم چیزی دستگیرتون شده باشه. :)
۱۸ آذر ۱۳۹۳
ببخشید مترو قیطریه منظورم بود. اشتباه نوشتم اقدسیه
۱۹ آذر ۱۳۹۳
نارسیس عزیز خیلی ممنون از محبتتون
و شرمنده که اینقدر باعث زحمت شدم

خانم شفقتی واقعا از لطفتون ممنونم
۱۹ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تنهایی را فقط در شلوغی می شود حس کرد

از: سمفونی مردگان/ عباس معروفی
خیلی چسبییییید.
۱۰ آبان ۱۳۹۳
nooshe negahetan hadisiye aziz
۱۰ آبان ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یادش بخیر

پارسال همین موقعا تئاتر " روایت ناتمام یک فصل معلق "
اجرا داشت
نمایش زیبایی بود
اولین تئاتری که دیدم

از: خود دلتنگم
من با قرار خیلی حال کردم؛کلا تالار حافظ تو پاییز کیف/(فاز) میده!
۲۹ مهر ۱۳۹۳
قرار رو هم دیدم
خوب بود
۳۰ مهر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چقدر دلم میخواهد نامه بنویسم

تمبر و پاکت هم هست

و یک عالمه حرف...


کاشکی کسی جایی منتظر بود

از: یادم رفته
از: «ساره دستاران»
۲۹ مهر ۱۳۹۳
مرسی مجتبی جان
۳۰ مهر ۱۳۹۳
خواهش می‌کنم honardoost ِگرامی
۳۰ مهر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اینکه تمام عشقت را به کسی بدهی،

تضمینی بر این نیست که...

او هم همین کار را بکند!





"عشق سالهای وبا"

از: گابریل گارسیا مارکز
ناگهان دلت می گیرد...

از فاصله آنچه میخواستی

و آنچه که هستی..!

از: ژوان هریس
شکستن دل، به شکستن استخوان دنده می ماند.

از بیرون همه چیز رو به راه است

اما هر نفسی که میکشی

دردیست که میکشی.

از: گرگ برنت
honardoost (honardoost1)
درباره نمایش P2 i
سلام
خانم کوثری چه تاریخی هستن تو این نمایش؟
پنج شنبه و جمعه
۱۰ مهر ۱۳۹۳
سلام...نه خانم کوثری,روزهای پنجشنبه(امشب)جمعه و یکشنبه حضور دارند
۱۰ مهر ۱۳۹۳
ممنون از دوستان
۱۰ مهر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دقایقی در زندگی هستند که...

دلت برای کسی آنقدر تنگ میشود که...

میخواهی او را از رویاهایت بیرون بکشی

و در دنیای واقعی بغلش کنی

از: گابریل گارسیا مارکز
خیلی خوب بود.
ممنون از انتخاب فوق العاده زیبا و پر احساست...
۰۸ مهر ۱۳۹۳
خواهش میکنم
ممنون که خوندی
۰۸ مهر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی
نه بر مژگان من اشکی، نه بر لبهای من آهی
نه جان بی نصیبم را پیامی از دلارامی
نه شام بی فروغم را نشانی از سحرگاهی
نیابد محفلم گرمی نه از شمعی، نه از جمعی
ندارد خاطرم الفت نه با مهری، نه با ماهی
کی ام من؟آرزو گم کرده ای تنها و سرگردان
نه آرامی نه امیدی نه همدردی نه همراهی
گهی افتان و خیزان چون غباری در بیابانی
گهی خاموش و حیران چون نگاهی بر نظرگاهی
"رهی" تا چند سوزم در دل شبها چو کوکب ها
به اقبال شرر نازم که دارد عمر کوتاهی


"محمد حسن رهی معیری"
سپاس از این اشتراک ناب
کی ام من ؟ آرزو گم کرده ای تنها و سرگردان
نه آرامی نه امیدی نه همدردی نه همراهی
۰۷ مهر ۱۳۹۳
خواهش میکنم
سپاس از شما محمد عزیز
۰۷ مهر ۱۳۹۳
خاموش و حیران..
۰۷ مهر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ای رهگذران وادی هستی
از وحشت مرگ میزنم فریاد
برسینه ی سرد گور باید خفت
هر لحظه به مار بوسه باید داد
ای وای چه سرنوشت جانسوزی
این است حدیث تلخ ما ، این است
ده روزه ی عمر با همه تلخی
انصاف اگر دهیم شیرین است.


قسمتی از شعر آفتاب پرست "فریدون مشیری"
خانم سهیلا خوشبختم از آشناییتون
باعث افتخار بنده است هنرمند عزیز
۲۸ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
حاجی رجب از مکه چو برگشت به میهن
آورد دوصد گونه ره آورد به خانه
اشیای گران قیمت و اجناس نفیسی
کز حسن وظرافت همه را بود نشانه
از رادیو وساعت یخچال و فریزر
تا ادکلن و حوله و آیینه وشانه
از پرده ابریشم ورو تختی مخمل
تا جامه مردانه و ملبوس زنانه
در جعبه ی محکم همه را بسته وچیده
تا لطمه نبینند ز آفات زمانه
دیدم که بر آن جعبه نوشته است ظریفی
"مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه"


(ابوالقاسم حالت)
شعر قشنگ و جالبی بود :)
۲۷ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید