در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال یاسمن طاهری | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:13:29
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
آرشیو آندورا:
نقد و بررسی نمایش آندورای تئاتر اشتباهات به کارگردانی میثم عبدی
آندورا؛ واکاوی دراماتیک یک فاشیسم اجتماعی
آیا آندورایی‌ها اشتباه می‌کنند؟
به قلم بهنام حبیبی برای گروه تئاتر اگزیت
ارزش‌گذاری منتقد: سه ستاره (خوب)
#نقد_اگزیت
«آندورا» شهری است که در آن، مردم شهر، یهودیان (جهودها) را به چشم آدمیانی ترسو، زائد، و موجوداتی کودن می‌شناسند که تنها برای سودهای مالی ... دیدن ادامه ›› و لذت‌های جنسی باید از آنها بهره بُرد. «کانِ» معلم به همراه همسر، دخترش «باربلین» و فرزندخوانده‌اش «آندری» در این شهر زندگی می‌کنند.
«آندری» پسرخوانده‌ی بیست‌ویک ساله «کانِ» معلم، و عاشق «باربلین» خواهرخوانده‌ی نوزده‌ساله‌ی خود است. اگرچه در کودکی به آن دو گفته‌شده بود که آنها خواهر و برادر هستند ولی اکنون معلوم شده است که «کان»، در مدت اقامتش در کشور سیاهپوشان، «آندری» را از دست دشمنانی که قصد داشتند او را بکُشند، نجات داده است و با خود به «آندورا» آورده و از او نگهداری کرده است. بنابراین، «باربلین» و «آندری» خواهر و برادر نیستند و می‌توانند با یکدیگر ازدواج کنند. «آندری» تنها جهود این شهر، در پی رسیدن به آرزوها و اهدافش در ازدواج با معشوقه‌اش و ساختن آینده خود، پیوسته در جدال با مشکلات پیش‌آمده از سوی مردمی است که او را به چشم بزرگ‌ترین دشمن خود در این شهر می‌بینند. «آندورایی‌ها آدم‌های خوبی هستند فقط تا وقتی که پای پول به میون نیومده باشه، در این صورت اخلاق جهودها رو پیدا می کنن.» این اولین و کلیدی‌ترین جمله در گشایش اندیشگی نمایش «آندورا»ست. به عنوان مثال، «پِرادر» نجاری که می‌پذیرد تا در اِزای دریافت پنجاه لیر از «کان»، به «آندری» نجاری بیاموزد، در پی حقه‌بازی شاگرد دیگر کارگاه نجاری، «آندری» را به کودنی محکوم می‌کند و به او گوشزد می‌کند که تنها «ژِن خوب» می‌تواند صنعت بیاموزد و فرزند جهود از آن ژن بی‌بهره است. و یا این که، سرباز، با بی‌رحمی و بی‌تفاوتی، «باربلین» معشوقه‌ی «آندری» را مورد تجاوز جنسی خود قرار می‌دهد. در همین حال، کشیش شهر، اعتراض «آندری» در برابر مشکلات زندگی‌اش را تنها ناشی از توهم پوچ جهودی او در برخورد با مشکلات زندگی‌اش می‌داند. کشیش معتقد است، جهودها پیوسته و در همه حال، مشکلات پیش‌آمده در زندگی‌شان در ابعاد مختلف فردی، خانوادگی، و اجتماعی را تنها ناشی از اعتقاد به یهودیت خود می‌دانند و نه هیچ‌چیز دیگر، که این نظر، خود اعتقادی بی‌پایه و اساس است. کشیش در زیربافتِ سخنان خود قصد دارد تا به «آندری» این نکته را گوشزد کند که نه تنها یهودیت، بلکه هر دین دیگری با قرارگیری در نهاد انسان، به بخشی از وجود او تبدیل می‌شود و این ناتورالیسم ناگزیر انسان‌هاست تا با شرایط موجود زندگی خویش مدارا کنند و هیچ راه گریزی از آن نیست. این ناتورالیسم که رهاورد وراثت انسان‌های دیندار است، موجب ایجاد تمایزات ساختاری و حتی ریختاری در نوع انسان می‌گردد و از آن جا، تمایزات اجتماعی انسان‌ها، شهرها، و کشورها شکل می‌گیرند و «آندری» نیز می‌بایست یا با این تمایز ناتورالیستی مدارا کند و یا آن شهر را ترک کند. پرسوناژهای «آندورا» در ترکیبی اجتماعی، کشیش مذهبی، معلم، نجار صنعتگر، کافه‌چی کاسب، پزشک، سرباز، و کارگر را در بر می‌گیرند که هر یک خود نمادی هستند از گروه‌های مختلف بافت یک اجتماع که همگی به نوبه خود نسبت به «آندری» و دین او واکنش منفی نشان می‌دهند. در نهایت، هر یک از این نمادها با قرارگرفتن در جایگاه اعتراف، مانند مجرمی که به قتل اعتراف می‌کند، به اشتباهات عمدی و سهوی خود در اعدام بی‌دلیل «آندری» اعتراف می‌کنند و شاید این گونه، خود را از عذاب وجدانی که گرفتار آن‌اند می‌رهانند حال آن که این اشتباه آنان نبوده است که باعث چنین اقداماتی شده است بلکه وزن سنگین توهمات و اعتقادات بی‌علت و ریشه‌ی آنان چنین نگاه یکسونگر و فاشیستی را نسبت به مردم یهود پایه‌ریزی کرده است.

کنکاش رویدادی داستان، در پی رسیدن به مانیفست ضدیهود در اروپای قرن بیستم است که بر مبنای آن، یگانه راه مطمئن و سودبخش برای کاهش قدرت و سیطره یهودیان در سراسر جهان، سِتَرونی و نازایی آنهاست که آن هم تنها با نابودی این گروه از بشر به سامان می‌رسد و جهان را از گسترش جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی، ... این گروه متمایز دیندار می‌رهاند. اما آن چه در زیربافت داستانی این اثر نمایشی پنهان می‌ماند و سر برنمی‌آورد، سرشت ناگزیر فطری و غریزی انسان‌ها در گرایش به کشش‌های انسانی و عشقِ بین آنهاست که بی‌مرز و بی‌انتها، مرزهای دوستی و دشمنی را یکجا درمی‌نوردد و همچنان عشق را بر بالاترین درجه‌ی انسانیت جای می‌دهد. «کان» که در مدت اقامتش در کشور دشمن، یعنی کشور سیاهپوشان، با «سینیورا» مادر «آندری» معاشرت داشته است، صاحب فرزندی می‌شوند، اما در گیرودار جنگ‌های آن منطقه و کشتار آندورایی‌ها، معلم، خود و فرزندش را نجات می‌دهد و سال‌ها در کشور خود، زبان به اعتراف نمی‌گشاید که این ثمره‌ی عشق او با یک دشمن سیاهپوش است. اگرچه عنصر تعلیق در روند رویدادی داستان «آندورا» از آغاز تا پایان نمایش، تماشاگر را همراهی می‌کند ولی آن چه بیش از هر عنصر دراماتیک دیگر، ساختار دراماتیک «آندورا» را متمایز می‌سازد، تجمع اضداد و تفرق احباب در چینش پرسوناژهای داستان است که به راستی بزرگ‌ترین امتیاز این اثر نمایشی برای بازگویی و واکاوی موقعیت و شرایط یهودیان در سالیان همزمان و پس از جنگ جهانی دوم در اروپاست.
کارگردانی «آندورا»، در پیروی از قطعات رئالیستی و سورئالیستی داستانش، در چینشی ناگزیر، پازلی از قطعات نمایشی را می‌سازد که البته همگی در سیستم استانیسلاوسکی و با نوع بازی رئالیستی جان می‌گیرند. طراحی میزانسن‌های موومانی بازیگران، در نسبت اَبعاد صحنه، خوب و به اندازه به نظر می‌رسد. از همه‌ی فضاهای موجود در صحنه به خوبی بهره برده می‌شود اما علت بهره نبردن کافی از فضای پیرامونی چوبه دار مشخص نمی‌شود. میزانسن‌های موومانی، هم در نوع خطی دوبعدی و هم در نوع حجمی سه‌بعدی در بهره‌گیری از اکسسوارهای صحنه و حتی کف صحنه به خوبی اجرا می‌شوند. «آندورا» سرشار از تابلوهای زیبای رُمانتیک «آندری» و «باربلین»، و همچنین تابلوهای سراسر خشم مردم در برابر «آندری» و جهودیت است. تابلوهای صحنه‌ای دادگاه و معاشرت سرباز با «باربلین» را نیز نمی‌توان از نظر دور داشت. اَکت و مَکث‌های نمایشی بازیگران، در ایجاد پارادوکس حسی در برتری قدرت مردم و ناتوانی «آندری»، بسیار خوب و مناسب عمل می‌کنند.
دراماتورژی بازیگران در سیستم استانیسلاوسکی و با بهره‌گیری از دراماتورژی کارکترهای تیپیک آنها شکل می‌گیرد. پرسوناژهای «آندورا» دارای شخصیت‌هایی تقریباً تیپیک از لایه‌های مختلف اجتماع‌اند و هر یک از آنها به خوبی و با درشت‌نمایی مناسبی، به بیان جزئیات لازم برای نقش‌های اجتماعی خود می‌پردازند. شخصیت‌پردازی‌های همه‌ی بازیگران در پیروی از داستان نمایش، نوعی حرکت زیربافت ثابت در دشمنی با «آندری» را در بر می‌گیرد که در مورد همه‌ی بازیگران به خوبی قابل مشاهده است. «آندری» شخصیت اصلی و محوری داستان، از آغاز تا پایان نمایش را به خوبی و با حفظ شخصیت و حس خود به ایفای نقش می‌پردازد و به موازات این بازی، نزدیک‌ترین کسان او، پدرش «کانِ» معلم، و معشوقه‌اش «باربلین» نیز تغییرات حسی و رفتاری ویژه خود در برخورد و تعامل با تک ماندن «آندری» در برابر نوسانات رویدادی داستان را به خوبی به نمایش می‌گذارند. سطح بیان دیالوگ‌ها در برخی از بازیگران، کمی پیچیده و مونوتُن است که کمی به کارکترهای آنها در شخصیت‌پردازی‌شان لطمه می‌زند.

صحنه‌ی «آندورا» را دکورهای ثابت کافه، چوبه‌ی دار، و لَته‌های بَک‌گِراند صحنه، و همچنین اکسسوارهای متحرک روی کف صحنه تشکیل می‌دهند. اکسسوارهای متحرک صحنه در ترکیبی متغیر با دکورهای ثابت، فضاهای گوناگون مناسبی را برای طراحی میزانسن‌های موومانی بازیگران می‌سازند. اکسسوار متحرک چرخان انتهای صحنه با چرخش گاه‌به‌گاه خود، فضاهای مختلفی چون خیابان، اتاق «باربلین»، دادگاه، ... را می‌سازد که در نوع و اجرای خود، جالب و کاربردی است. طراحی نور صحنه با حرکاتش روی نقاط مختلف صحنه، مکان‌ها و زمان‌های مختلفی را بنا بر نیاز صحنه‌ای ایجاد می‌کند. نور نمایش در پرتاب‌های عمومی، موضعی، و نقطه‌ای خود به ترتیب، فضاهای عمومی رئالیستی، فضاهای خاص دو یا چند پرسوناژ در فضای بزرگ‌تر، و همچنین فضاهای خاص سورئالیستی را می‌آفریند. البته این طراحی با در نظر گرفتن میزانسن بازیگران و فضای لازم در نظر گرفته می‌شود، مانند فضای سورئالیستی ویژه اعتراف در پیشگاه تماشاگران که در آوانسن و با نور نقطه‌ای برای یک پرسوناژ ایجاد می‌شود. موسیقی زنده نمایش «آندورا» ترکیبی مناسب از ساز پیانو را با ویلن، گیتار، و کلارینت می‌سازد. تکنوازی های سولوی پیانو در آفرینش فضاهای رُمانتیک در بازی «آندری» و «باربلین»، در کنار اجراهای گروهی پیانو، ویلن و کلارینت و ایجاد فضاهای شاد، توهم‌زا، و گاهی وحشت‌آور، همراهی بسیار مناسب و به جایی از نقش‌آفرینی موسیقی در این اثر نمایشی است. «آندورا» در طراحی لباس خود نیز تکلف و تأکید بر حفظ تعهد زمانی داستان را همراه دارد و در طراحی لباس پرسوناژهایش تلاش دارد تا اجرایی رئالیستی از پوشش اروپای اواسط قرن بیستم را به روی صحنه آورد.
«آندورا» نگاهی آنارشیستی از نویسنده‌ای اروپایی است که در اثر قرارگیری در میان آتش فاشیسم ضدیهودی در اروپا، و گذر از جهنم تاریخی جنگ جهانی دوم که به ویرانی کاشانه‌اش اروپا منتهی شد، بی‌پروا به واکاوی درون آدم‌های یک جامعه و اِفشای تُهی بودن ظرف انگیزه‌هایشان در برابر یک جریان اعتقادی و دینی می‌پردازد. «آندورا»، تأکیدی است بر ترک تعصبات بی‌منطق، و تکیه بر اندیشه و احساس آدمی.
۱۳۹۶/۰۸/۲۷
محمدرضا دانش و اناهیتا جمشیدى این را خواندند
مجید قهرمانی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بلیط های 5روز نخست نمایش"آندورای تئاتر اشتباهات" با 50درصد تخفیف و از طریق سایت تیوال به فروش می رسد.
نویسنده:ماکس فریش
کارگردان:میثم عبدی
هرشب ساعت21
تئاتر باران
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید


یاداشتی از اُستاد حمید سمندریان

در مورد نمایشنامه‌ی "آندورا" :
ماکس فریش نمایشنامه آندورا را بر مبنای یک دروغ قبول شده و جا افتاده در یک جامعه ی به خصوصی که می تواند در هر کجای دنیا باشد نگاشته است . در این درام او ثابت می کند که وقتی زمان افشای آن می رسد و حقیقت و واقعیت درباره ی آن عنوان می شود , جامعه به باور قبلی خود پابرجا می ماند و اینجاست که فاجعه‌ای هولناک به بار می‌آورد.
آندورا نمایشنامه‌ای فلسفی است .آگر آندری یهودی است و به دست قوای مهاجم کشته می شود ، منظور نویسنده تصویر کردن کشتار یهودیان به دست هیتلر ... دیدن ادامه ›› نیست . نویسنده از آن اتفاق فقط استارت گرفته است و کسانی که آن حادثه را می دانند , این تشابه را می فهمند . او مساله ی انسانی و ریشه ای نهاد بشر را تحلیل می کند که فراسوی سیاستی است که چند آدم اتخاذ کرده اند.
______________________
این نمایش در سال 1346 توسط استاد حمید سمندریان و با بازی هنرمندانی چون: جمشید مشایخی و سعید پورصمیمی و... اجرا شد.

#آندورا_ی_تئاتر_اشتباهات #ماکس_فریش #گروه_تئاتر_اشتباهات #حمید_سمندریان #تئاتر #آندورا #تماشاخانه_باران
میثم عبدی نمایش "آندورا" نوشته ماکس فریش و ترجمه حمید سمندریان را اواخر آبان ماه در تئاتر باران روی صحنه می‌آورد. به گفته وی به منظور ایجاد ردپایی از گروه تئاتر اشتباهات، این اثر را "آندورای تئاتر اشتباهات" نامگذاری کرده است.

عبدی در گفت‌وگو با هنرآنلاین درباره موضوع و مضمون این نمایش گفت: معلم شهری به نام "آندورا" که هیچ نسبتی با سرزمین آندورا در قاره اروپا ندارد و همواره منتقد افکار و اندیشه‌های آندورایی‌هاست، سال‌ها پیش پسر بچه‌ای جهود با نام آندری را از سرزمین همسایه به سرزمین خود می‌آورد و به آن می‌گوید او را از چنگ کسانی که یهودیان را می‌کشتند نجات داده است. حال آندری بزرگ شده و قصد دارد با دختر معلم به نام باربلین ازدواج کند.

وی در ادامه اضافه کرد: مردم شهر با بزرگ شدن آندری مخالفت خود را با حضور یک شهروند غیر آندورایی و جهود اعلام می‌کنند، آنها هر کدام به نحوی مانع پیشرفت و فعالیت او می‌شوند تا اینکه با ورود زنی به نام سینیورا از سرزمین همسایه مشخص می‌شود که آندری پسر واقعی معلم و سینیوراست که سال‌ها پیش، مخفیانه با هم ازدواج کرده‌اند ولی از ترس مردم سرزمین‌شان که همواره با هم در جنگ و ستیز بودند این ماجرا پنهان مانده است. معلم نیز داستان نجات کودک جهود را برای موجه جلوه دادن حضور آندری مطرح کرده است. اما دیگر آندری به هیچ وجه متقاعد نمی‌شود که جهود نیست و قبول نمی‌کند که فرزند واقعی معلم و برادر باربلین ... دیدن ادامه ›› است.

این کارگردان افزود: طی حادثه‌ای و از روی خشم و نفرت نسبت به حضور یک زن از سرزمین دشمن در آندورا، سینیورا به قتل می‌رسد. آندورایی‌ها شایع می‌کنند که یک جهود و در واقع آندری این زن را کشته است. معلم تلاش می‌کند مردم شهر را متقاعد کند که به آنها دروغ گفته و آندری پسر واقعی اوست. در نهایت نیروهای نظامی وارد شده و طی مراسم جهودشناسی، آندری را به دار می‌آویزند. باربلین در نبود آندری کفش‌های او را در آغوش می‌گیرد و این پایان گم شدن حقیقت و برچسب زدن به آدم‌هاست.

میثم عبدی نقل قولی از ماکس فریش را یادآور شد و خاطرنشان کرد: نویسنده این نمایشنامه معتقد است "با خودمان فکر می‌کنیم که بالاخره روزی حقیقت را می‌گوییم ولی غافلیم که دروغ زالوست و حقیقت را مکیده است. این زالو رشد می‌کند... من هرگز از چنگش نجات پیدا نمی‌کنم. رشد می‌کند و خون دارد."

وی با بیان اینکه در این نمایش تاکیدمان، برچسب زدن به انسان‌هاست، عنوان کرد: در جامعه انسان‌ها انگی را به فردی می‌زنند و آن فرد برچسب را باور کرده و در شرایطی که همه بگویند آن برچسب اشتباه بوده است، او دیگر باور نخواهد کرد.

عبدی درباره شیوه و سبک اجرایی نمایش اظهار داشت: ماکس فریش به شدت تحت تاثیر برشت بوده است. در کارهای گذشته‌ای که روی صحنه آورده‌ام سعی کرده‌ام شاگرد خوبی برای برشت باشم و بسیار از ایده‌ها و نوع نگاه او به تئاتر، دنیای نمایش و جامعه ایده گرفته‌ام. برتولت برشت، ماکس فریش و فریدریش دورنمات نویسندگانی هم عصر بوده‌اند و بسیار از یکدیگر تاثیر گرفته‌اند.

این کارگردان تئاتر ضمن اشاره به اینکه سعی کرده‌ام به جهان‌بینی برشت، دورنمات و فریش تکیه کرده اما در عین حال براساس اصول و قوائدی، نمایش را کارگردانی کنم، تصریح کرد: استاد سمندریان در جایی گفته است که طی مقاله‌هایی که ماکس فریش منتشر کرده است، عنوان کرده که تراژدی در دنیا به پایان رسیده است. تراژدی داستان فروریختن یک عظمت است و زمانی‌که در دنیای معاصر عظمتی وجود ندارد، تراژدی اتفاق نمی‌افتد و همه مسیرها به کمدی ختم می‌شود و دنیا از فرط تراژدی، کمدی شده است.

وی که معتقد است نوشته‌های ماکس فریش در اوج تراژدی به کمدی ختم می‌شود، اظهار داشت: بعدها در نوشته‌های ژان ژنه نیز این نظریه آمده است. در اجرای این نمایش با توجه به اینکه نویسنده اجازه داده است و متن نیز به سمت کمدی رفته است، آن را کمدی اجرا خواهیم کرد.
بازیگران نمایش "آندورای تئاتر اشتباهات" منصور اسکندری، اسماعیل باستانی، پریسا بهپوری، شیما بهرمن، آریاز ذوالفقاری، منوچهر رمضانی، ناصر سرلک، حمید رحمتی، امید طاهری، امین قاضی، آزاده اکبری, سینوره کفاش طلب و مهدی مجنونی هستند.

و دیگر عوامل این اثر نمایشی عبارتند از: تهیه کننده آناشید شهیدی، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: آرزو ندرلو، دستیار دوم کارگردان مسعود صالحی، طراح صحنه نور و لباس علی تابع امام، منشی صحنه شیما بهرمن، مدیر تولید آرمین تقی نژاد، مدیر صحنه نسترن پارسائیان، گروه موسیقی شاهرخ حصیم (پیانو) احسان مرادی ( ویولن و گیتار) احسان فورجانی ( کلارینت) , روابط عمومی و تبلیغات سمیرامیس محمدی, مشاور رسانه ای وحید اسدزاده, تبلیغات مجازی یاسمن طاهری, عکاس مهدی رضایی, طراح پوستر ماریا عبدی, طراح گریم لیلا جهان پویا.

لازم به ذکر است که بلیط های 5 روز نخست این نمایش با 50 درصد تخفیف به فروش می‌رسد.
با حضور جمعی از هنرمندان،
" آندورای تئاتر اشتباهات" افتتاح می شود
نمایش" آندورای تئاتر اشتباهات" نوشته ماکس فریش ، ترجمه حمید سمندریان، به کارگردانی میثم عبدی روز یکشنبه با حضور جمعی از هنرمندان در تماشاخانه باران افتتاح می شود.
به گزارش روابط این نمایش؛ آیین آغاز نمایش " آندورای تىاتر اشتباهات" جدیدترین تجربه کارگردانی میثم عبدی با حضور جمعی از هنرمندان و مسؤولان روز یکشنبه بیست و یکم آبان ماه در تماشاخانه باران برگزار می شود.
در این نمایش بازیگرانی چون؛ منصور اسکندری، آزاده اکبری، اسماعیل باستانی،پریسا بهپوری، شیما بهرمن، آریا ذوالفقاری، حمید رحمتی، منوچهر رمضانی، ناصر سرلک، امید طاهری، أمین قاضی، سینوره کفاش طلب و مهدی مجنونی بازی دارند.
این نمایش داستان معلم شهری به نام آندورا است (هیچ نسبتی با سرزمین آندورا در قاره اروپا ندارد) که همواره منتقد افکار و اندیشه های آندورایی ها است، سال ها پیش پسر بچه اَی جهود را از سرزمین همسایه به سرزمین خود می آورد و در ادامه اتفاقاتی با بزرگ شدن این پسر در این منطقه رخ می دهد.
سایر ... دیدن ادامه ›› عوامل این نمایش عبارتند از؛آناشید شهیدی تهیه کننده، آرزو ندرلو دستیار اول کارگردان و برنامه ریز، مسعود صالحی دستیار دوم کارگردان، علی تابع امام طراح صحنه، نور و لباس، محمود صادقی ساخت دکور، عباس تابع امام مشاور نور، ماریا عبدی طراح پوستر، شیما بهرمن منشئ صحنه، آرمین تقی نژاد مدیر تولید، شاهرخ حصیم،احسان مرادی و احسان فورجانی موسیقی، سمیرامیس محمدی روابط عمومی و تبلیغات، وحید اسدزاده مشاور أمور رسانه، یاسمن طاهری تبلیغات مجازی، علی تابع امام ساخت تیزر، مهدی رضایی عکاس، لیلا جهان پویا طراح گریم.
نمایش" آندورای تىاتر اشتباهات" از روز یکشنبه بیست و یکم آبان ماه، هر روز به جز روزهای شنبه ساعت ٢١در تماشاخانه باران،به روی صحنه می رود.
علاقمندان جهت تهیه بلیت های این اثر می توانند به سایت تیوال و یا گیشه تماشاخانه باران مراجعه کنند.
بدین وسیله از نماینده آن رسانه وزین -عکاس ، خبرنگار-جهت شرکت در آیین آغاز اجرای این اثر دعوت به عمل می آید.
امیرمسعود فدائی این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید