من امروز نمایش "صدای آهسته برف " را دیدم. کار بسیار ارزشمند و تاثیر گذاری بود. استفاده از صدا در این نمایش برای من بسیار بدیع و قدرتمند بود. و البته نکات مثبت دیگری که دوستان هم اشاره کردند. غرض از نوشتن این نظر مطرح کردن شکایتی فرا متنی (!) از جابر رمضانی عزیز است. اینکه من و دوستم امروز نمایش را در ردیف آخر نزدیک اتاق فرمان و در کنار چند تن از عوامل صدای نمایش تماشا کردیم. و متاسفانه صدای کلیک و نور تبلت یکی از عوامل بسیار آزارمان داد. غیر از ما چند نفری هم که در ردیف جلوی ایشان نشسته بودند هم اذیت شدند.
اینکه در این نمایش بعد از اتمام کار هم بازیگران نشسته اند و موسیقی ادامه دارد بسیار تمهید هوشمندانه و البته شجاعانه ای بود که تحسین برانگیزست. اینکار این حس را به مخاطب القا می کند که انگار داستان همچنان در جریان است و همه چیز رنگی حقیقی می گیرد (گویی این فقط یک نمایش نبود !) همه ی اینها بسیار به باور پذیری اثر کمک می کند و این عالیست.
با این حال تعجب می کنم چرا باید من مخاطب چند تن از عوامل را ببینم و بد تر از آن این عوامل باعث بهم زدن حواس من هم بشوند...