در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | امین درباره فیلم ملبورن: در این نوشته به برخی از جزییات فیلم اشاره شده است. از یک زاویه، فیلم
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:02:46
امین (amin323)
درباره فیلم ملبورن i
در این نوشته به برخی از جزییات فیلم اشاره شده است.
از یک زاویه، فیلم موضوع دروغ و مسئولیت‌پذیری را بیان میکند با طرح چند سوال؛ اینکه این زوج باید مسئولیت این بچه را میپذیرفت یا انتخابی دیگر داشت؟ و حال که مسئولیت را پذیرفته نباید تاوان این پذیرش مسئولیت را میداد بجای فرار از آن؟ و رویکری که سوژه های فیلم داشتند البته پذیرش یک مسئولیت نابجا و بعد از آن فرار از پذیرش نتایج آن مسئولیت‌پذیری و البته در این فرایند دروغهای مکرری که گفته شده در جهت پنهان کردن واقعیت و به جای پذیرش مسئولیت، آن را به گردن شخصی دیگر انداختن علیرغم میل باطنی (شاید پرستار بچه هم دقیقا در همین وضعیت بوده و ترجیح داده خود را از آن شرایط رها کند (سراسیمگی پرستار و زوج در هنگام ترک خانه این شباهت را بیشتر نشان میدهد) این زاویه از فیلم شباهت زیادی با فیلمهای آقای فرهادی دارد که البته ان جزییات و ساختار قوی را نمیبنیم.

از زاویه‌ی دیگری هم میتوان این فیلم را دید. به غیر از سکانس آخر، این فیلم تماما در یک آپارتمان فیلمبرداری شده است و غیر از چند صحنه‌ی محدود از بیرون آپارتمان، خیابان و درون تاکسی، تمام صجنه‌ها هم مربوط به درون آپارتمان میباشند. در طبقه‌ای که این زوج ساکن هستند، دو خانواده‌ی دیگر هم زندگی می‌کنند که به نظر میآید مجموعا نمایانگر سه نسل هستند. نوزاد را میتوان نمادی از اینده‌ی کشور یا حکومت (؟) دید که نسل دوم که آنرا به ارمغان آورده (ایجاد کرده) به نسل سوم میسپارد (ولی معلوم نیست زنده یا مرده! و خود نسل دوم هم وضعیت اسفباری از جهت یکپارچگی و اتحاد دارد و کاملا از هم گسیخته و نیازمند حضور نیروی نظامی جهت رفع اختلاف بین چپ و راست!) و نسل سوم که آنرا مرده می‌یابد (حال ممکن است خود باعث مرگش شده باشد به‌دلیل سهل‌انگاری یا واقعا از ابتدا ... دیدن ادامه ›› مرده تحویل گرفته باشدش)، راهی جز این نمیایبد که خود مهاجرت کند؛ البته تاکید فیلم بر مهاجرت نکردن است و تنها به قصد ادامه تحصیل سفر کردن، ولی باتوجه به جریانات فیلم و دیالوگ‌های بین امیر و مادرش، مهاجرت منطقی‌تر جلوه می‌کند خصوصا که اسم استرالیا به میان میاید که مقصد بسیاری جهت مهاجرت شده است یا حداقل میتوان گفت اگر از ابتدا هم قصد مهاجرت نکردن داشته شاید با این اتفاق چاره‌ای دیگر برای خود نیابند.
زاویه دید دوم جالب توجه است.
البته خود کارگردان در گفتگویش اشاره به ایده این قصه کرده که خیلی ارتباطی با آینده کشور و یا حکومت ندارد اما مثل شعر حافظ که مثل آئینه است و هرکس خود را در آن می بیند فیلم هم میتواند چنین باشد و این نوع نگاه هم که امین بیان کرد قابل تعمق است.
۱۷ دی ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید