در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | ابرشیر درباره نمایش کاسپار: ((دفاع پتر هانتکه از قصاب بالکان را چگونه تفسیر کنیم؟)) حقیقت حقیر ی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 20:49:27
((دفاع پتر هانتکه از قصاب بالکان را چگونه تفسیر کنیم؟))
حقیقت حقیر یا خیانت به حقیقت؟
در تمام این مدت که درگیر خواندن نمایش کاسپار و تفسیر و تاویل های فلسفی و پیشرو از این کار و خالق مدرنیست اتریشی اش بودم؛ متاسفانه همزمان حس ناخوشایندی هم با من همراه بود .. حس نفرت وخشم و تاسف .....دوباره درگیر پرسش غامض و پیچیده ای شدم که شاید در برابر همه ی درک و عمق و فلسفه و نگاه نمایشنامه نویس نوجوی ما قرار می گیرد!
به راستی قرار است رسالت اندیشه ورزی و تولید فکر و خرد انتقادی در نهایت منتج به چه چیزی شود؟ آیا نتیجه نباید پراتیک انضمامی برای زیست کامیاب ومتمدن بشر معاصر باشد؟ وظیفه و مسولیت اخلاقی ما و هنرمندان و اندیشه ورزان در قبال جنایت و ظلم که واقعیات کثیف و ملموس سفسطه ناپذیری هم هستند ،چیست؟
پتر هانتکه ، از اسلابودان میلوشویچ،دولتمرد سابق صرب که در دادگاه جنایت های جنگی متهم به نسل کشی و جنایت علیه بشریت بود حمایت کرده است. میلوشویچ حتی از هانتکه خواسته بود به عنوان شاهد به نفع اش در دادگاه جنگی حضور یابد که البته هانتکه نمی پذیرد.هانتکه در سال 2006 در مراسم خاکسپاری در برابر جمعیتی بیش از 20هزار نفر حاضر شد و در رثای مسول مستقیم قتل ها و تجاوزها و جنایتهای رفته بر هزاران انسان ،سخن راند و جهان را به ندیدن این آدم محکوم کرد! در همان زمان نامزد جایزه ای ادبی در آلمان شده بود که داوران از دادن جایزه به او منصرف شدند.در سال 2014هانتکه برنده جایزه بین المللی ایبسن شد . انجمن ... دیدن ادامه ›› قلم نروژ این اقدام را محکوم کرد. برخی اعطای جایزه را به او توهین دانسته اند. دادن جایزه ایبسن به هانتکه را با اعطای جایزه امانویل کانت به گوبلز(وزیر تبلیغات نازی ها) مقایسه کرده اند ! البته برخی هم او را شایسته جایزه نوبل ادبی می دانند!
هایدگر روباره صفت!!!
شاید کاملا تصادفی باشد که به دلیل تفسیر زبانی در کاسپار، با نام و آرا مارتین هایدگر هم در تفاسیر مربوط به این نمایش مواجه شویم.. و همزمان حس ناخوشایندی داشته باشیم.
هایدگر بزرگترین فیلسوف قرن بیستم شمرده می شود و تاثیر آرایش بر طیف گسترده ای نحله های فکری متفاوت انکار ناپذیر است.او عضو حزب نازی شد و از هیتلر طرفداری کرد و بسیاری از شاگردانش را که نام های بزرگی در فلسفه ی معاصر هستند و البته بسیار دیگری را حتی تا هم اکنون حیرت زده کرد. فقط یک بار در مصاحبه ای گفته عضویت در حزب نازی بزرگترین اشتباه زندگی اش بوده اما هرگز از این بابت عذرخواهی نکرده و درباره اش سکوت دهشتباری داشته است. شماری از اندیشمندان از جمله آدورنو فلسفه ی هایدگر را تا بن فاشیستی دانسته اند اما در مقابل برخی معتقدند اثر چندانی از فاشیسم نمی توان در آثار هایدگر یافت وباید بدون قضاوت و با گشودگی و تسلیم به خوانش و ادراک آثارش رفت.اگر انتخاب خالق کتاب "هستی و زمان" در زیست شخصی و سیاسی اش، عضویت در حزب فاشیستی هیتلر باشد نباید فلسفه اش را به زباله دانی سپرد؟
این سوالات رنج آور و دردناک است که مسولیت اخلاقی انسان را ذیل پراتیک زیستی او به پرسش می گیرد و ظاهرا پاسخی برایش وجود ندارد! افسوس.. آیا حقیقت ، درِ دوطرفه است؟ آیا این پرسش ها بر اضطراب دایمی انسان ها و سرنوشت مسدودشان دلالت ندارد؟ آیا با وجود انتخاب های عینی در زیست اندیشمندان و هنرمندان اینچنینی باید به آینده ی بشری همچنان خوشبین باشیم؟
شاید هم باید بدون پرسشگری به نقد و مداقه آثار متحورانه وتفسیر پذیر شان ادامه داد؟!!!!
ابرشیر عزیز، آنچه درونت می‌گذرد را حس می‌کنم...
آگاتا کریستی از زبان پوآرو (در جایی که یک مجسمه‌ساز پوآرو را هنرمند می‌خواند) می‌گوید: کار من به هنر شبیه نیست، کار من حل معماست، من الگویی را که از قبل وجود دارد، کشف می‌کنم؛ اما کار یک جنایتکار بیشتر شبیه به هنر است، چون چیزی را ایجاد می‌کند که قبلاً وجود نداشته...

شاید اشتباه از ماست که هنر را امری قدسی می‌دانیم، و هنرمند را فردی متصل ... دیدن ادامه ›› به آسمان.
من پذیرفته‌ام که هنر ناب ضرورتاً امری قدسی نیست و اتفاقاً هنرمند بیش از همه استعداد در هم شکستن اخلاق را دارد. کافی است نگاهی به زندگینامه‌ها بیاندازی.
۲۷ دی ۱۳۹۳
ابرشیر عزیز، آنچه را از این مباحثه می‌جستم، دریافتم. سپاس.
۰۱ بهمن ۱۳۹۳
مجتبی اندیشمند و عزیز .. نظرات و نوشته های تو همیشه من را یشتر و بیشتر به فکر کردن وا می دارد......از گفتگو با تو همیشه استفاده می کنم و بهره می گیرم......مرسی بابت حضورت دوست خردورزم
۰۱ بهمن ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید