گفت و گوی تفصیلی "فرزاد امینی" کارگردان نمایش "آه شهلا این گاوی که جلوم داره راه میره.." با خبرگزاری ایرنا
---------------------------------------
تهیه کننده ها دنبال آثار پرسود هستند / به اصالت کار تئاتر ایمان دارم
تهران - ایرنا - تئاتر به عنوان هنری جریان بخش و اثرگذار همواره یکی از اصلی ترین قطب های جذابیت در بطن هنرهای نمایشی به شمار می رود و در این میان طی یک دهه اخیر با حضور جوانان تحصیلکرده ، تعامل مثبت و سازنده تر بزرگان و پیشکسوتان تئاتر کشور با آنها، شاهد تولید آثار پخته تر و موفق تر و صد البته پیشروتر در فعالیت های تئاتری کشور هستیم.
تهیه کننده ها دنبال آثار پرسود هستند / به اصالت کار تئاتر ایمان دارم
هر چند هنوز هم بحث دغدغه های مالی و معضل کمبود سالن، اصلی ترین
... دیدن ادامه ››
آسیب های فعالیت بدنه تئاتر حرفه ای کشور را شکل می دهد اما هنرمندان تئاتر به ویژه جوانان و تازه نفس ها در کنار تحمل تمامی این مصائب تلاش می کنند تا به هر نحو ممکن تجربیات خود را پیش روی مخاطبان قرار دهند و گویا تایید آنها برایشان مهمتراز سپری کردن خوان هایی است که در مسیرتولید و اجرای عمومی نمایش شان می کشند.
نمونه یکی از این جوان ها، فرزاد امینی است که طی 10 سال گذشته توانسته هشت نمایش را تولید و به اجرا برساند و در حال حاضر نمایش «آه شهلا این گاوی که جلوم داره راه میره...» را در حالی در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان به صحنه دارد که برای نخستین بار این اثر را سال 1386 در جشنواره تئاترسوره به صحنه برد و با وجود جوایزی که این نمایش گرفت برای اجرای عمومی آن تا 1393 صبر کرده است.
بر همین اساس سراغ امینی رفتیم و درباه نمایش «آه شهلا این گاوی که جلوم داره راه میره...» که ویژگی های تئاتر تجربی را با تعاریف دقیق و متقن خود دارد و طی چند روز اخیر مورد تایید برخی از هنرمندان پیشکسوت کشور نیز قرار گرفته به گپ و گفت نشستیم.
وی با ابراز تاسف از این مساله که تهیه کننده ها در حوزه تئاتر تنها به فکر حمایت از آثاری سهتند که بازگشت سرمایه آنها را تضمین کند: با تمام سختی های موجود به اصالت کار تئاتر ایمان دارم.
فرزاد امینی روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگار تئاتر ایرنا با بیان آنکه این نمایش هشتمین کاری است که به عنوان کارگردان آن را تولید و به اجرا رسانده ام گفت: سال گذشته نمایشی با عنوان «من از سگ بودنم چیزهای جدید فهمیده بودم...» که بر اساس دو داستان «سگ ولگرد» و «سه قطره خون» به قلم صادق هدایت نوشته و کارگردانی کرده بودم را به صحنه بردم.
وی درباره داستان نمایش «آه شهلا...» توضیح داد: این نمایش داستان ساده ای دارد و روایت کننده خانواده ای (شهلا و داود) کارگر در تهران است که مخاطب در این اثر با برخوردی لایه لایه در روایت و مواجهه آنها با محیط اطراف و لایه های مختلف جامعه مواجه می شود.
سرپرست گروه تئاتر «پرومته» با اشاره به این مساله که آنقدر این برخورد آزار دهنده و آسیب رسان است که جسم و روان شهلا به مرور در این لایه ها و برخوردها دچار فروپاشی و منتج به خودکشی وی می شود، افزود: درروایت این اثر به هیچ وجه قصد برخورد طبقاتی با این احساس سرکوب شدگی و حقارت اجتماعی را نداشتم و تمامی کاراکترها در این نمایش همچنان مثل دو قهرمان اصلی این اثر، فروپاشی، اضمحلال و فشار بر جسم و روان را تجربه می کنند.
وی با بیان آنکه تمام زن ها در این نمایش نام شان «شهلا» است و تمام مردها نام شام «داود» است خاطرنشان کرد: نگاه من به جامعه در این نمایش نگاهی است به یک ارگانیسم واحد زنده، و آنکه این تخریب و فروپاشی ناشی از تضاد نیست، بلکه ناشی از هرج و مرج قرار نداشتن اخلاق و آدم ها در موقعیتی سالم در یک جامعه است.
** دنبال سبک زیبایی شناسانه خودم هستم
امینی درباره صحبت های محمد ساربان که بعد از تماشای نمایش «آه شهلا...» این کار را به کارهای گروه کارگاه نمایش به سرپرستی «آربی آوانسیان» شبیه دانسته بود، ضمن تقدیر از این اظهارنظر پیشکسوت تئاتر کشورمان گفت: آقای ساربان سال 1385 نمایش «پروا» را از تولیدات من که بر اساس قصه «پادشاه و کنیزک» مثنوی معوی بود دیده بودند و آن زمان هم گفتند که فضای کار تو مرا یاد آثار آربی آوانسیان و کارگاه نمایش می اندازد.
وی ادامه داد: این تداعی در ذهن کسی که آن دوره را تجربه کرده است و کارهایی را در کارگاه نمایش از نزدیک دیده برای من باعث افتخاراست به ویژه آنکه عمیقا به این اصل اعتقاد دارم که تولیدات نمایشی کارگاه نمایش نقطه طلایی در تاریخ تئاترایران است که می توانست بستر خوبی برای رسیدن به زیبایی شناسی و تئاتری دارای سبک و رویه زیبایی شناسانه ای خاص و ایراین باشد.
کارگردان نمایش «مکبث» با بیان این جمله تعریفی که از تئاتر تجربی (تئاتر اکسپریمنتال) در ایران وجود دارد براساس سوء تفاهمی است که ما از معنای واژه تجربی داریم خاطرنشان کرد: تئاتر تجربی متاسفانه این سوء تفاهم را ایجاد می کند که ما چیزی را نمی دانیم و هیچ آگاهی از آن نداریم و پس از تجربه کردن آن نسبت به آن معرفت و آگاهی پیدا می کنیم؛ این درحالی است که بزرگان تئاتر اکسپریمنتال برخوردشان با تئاتر این گونه نیست که آگاهی و معرفت به زیبایی شناسانه اثر تولیدی شان نداشته باشند.
وی ادامه داد: وقتی به نام بزرگان تئاتر اکسپریمنتال جهان چون «تادئوش کانتور»، «کنستانتین استانیسلاوسکی»، «آپیا» یا «یوجینیو باربا» نگاه می کنیم متوجه می شویم که این بزرگان ابتدا تئوریسین های بزرگی هستند و اتفاقا به آنچه در تئاترتجربی می خواهند معرفت دارند.
این نمایشنامه نویس و کارگردان جوان و موفق کشور تصریح کرد در طول 11 سال فعالیتم دنبال یک استیل و سبک زیبایی شناسانه خاص هستم و تلاش می کنم به یک بنای منسجی از تولیدات برسم.
** صفحات حوادث روزنامه ها لبریز از ناگفته ها است
امینی درباره نحوه شکل گیری طرح و نگارش نمایشنامه «آه شهلا...» گفت: به دلیل آنکه به داستان و نمایشنامه علاقه دارم همیشه صفحه حوادث روزنامه ها برایم جالب بوده و آنها را می خوانم و ضمن خواندن از یک سو با مساله دردناکی مواجه می شوم و از سوی دیگر نیز به لحاظ جامعه شناسی به مطالعه جامعه می پردازم و این به من به عنوان یک ایرانی که میان هم میهنان خود با نگرش ها و اخلاق های مختلف زندگی می کنند بسیار کمک می کند تا آنهرا به به شکل دقیق تری مورد رصد وتوجه قرار دهم.
وی با بیان آنکه آدم های این صفحه خود ما هستیم ادامه داد: از قضای خوب روزگار، ما جرو افرادی نیستیم که حادثه آفریده باشیم و از قضای بد روزگار شهلاها و داودهای نمایش من افرادی هستند که که حادثه را آفریدند و نام شان در صفحه روزنامه ها برده شده، اما تاکید می کنم که بین من و داودی که در نمایشنامه ام وجود دارد و مرتکب قتل می شود و بین من و شهلایی که در این اثر است و در نهایت دست به خودکشی می زند هیچ تفاوتی نیست.
این هنرمند باتاکید بر این مساله که در این اثر نمایشی به هیچ قصد نقد طبقات مختلف جامعه را نداشتم و تلاش کردم از نگاه بالا به جامعه نگاه نکنم گفت: وقتی در این فضا به این حوادث رخ داده رجوع می کنم می بینم انسان های امروز اطراف ما در یک هرج و مرج روانی گرفتار هستند؛ به عنوان مثال انگار آدم های حاضر در این جامعه هرلحظه قرار است به هم دروغ بگویند و یا یکدیگر را سرکوب و تحقیر کنند و مدام شخصیت و کاراکتر آدم ها می بایست در این شرایط آنارشیستی اخلاقی باید از خود دفاع کنند.
وی افزود: مساله اخلاق در این نمایش برای من اولین و آخرین قربانی این وضع آنارشیستی است که وقتی به جامعه نگاه می کنم احساس می کنم در آن گرفتار هستیم.
** حمیات از تئاترتجربی در ایران کمرنگ است
امینی درباره اجرای پیشین این نمایش گفت: نمایش «آه شهلا این گاوی که جلوم داره راه میره...» نخستین بار سال 1386 در جشنواره تئاتر ماه اجرا شد و جایزه بازیگری دریافت کرد اما متاسفانه فرصت اجرا به آن داده نشد ولی در طی این مدت مدام به اجرای آن فکر می کردم تا آنکه سرانجام با ارائه متن به سالن انتظامی خانه هنرمندان وموافقت مدیرت آن توانستم این نمایش را از 11 دی ماه به صحنه ببرم.
وی درباره حمایت از این اثر نمایشی با بیان آنکه تهیه کنندگی این نمایش با تمام سختی ها بر عهده خود من بوده یادآور شد: معمولا تهیه کننده ها در تئاتر گرایش چندانی به تئاتر تجربی ندارند چرا که به دلایل مشخصی که بازار تعیین کننده است آنها میل به سرمایه گذاری در اثری رادارند که قابلیت بازگشت سرمایه را داشته باشد.
کارگردان «من از سگ بودنم چیزهای جدید فهمیده بودم...» ادامه داد: می خواهم اصالت و اورجینال بودن هنری ام را حفظ کنم و حاضر نیستم وارد فضایی بشوم که از نظر هنری مورد تایید و ذائقه من نیست و بر همین اساس تلاش می کنم حتی اگر مجبور شوم تهیه کنندگی آن را به عهده بگیرم اما سبک زیبایی شناسانه خودم را در دنبال م یکنم.
امینی ضمن اشاره به استقبال خوب مخاطبان از اجرای عمومی این نمایش در سالن انتظامی خانه هنرمندان ابراز امیدواری کرد در سال آینده کارگاه را با نام گروه تئاتر پرومته خود را تاسیس کرده و علاقه مندان را به این جریان را در کارگاه جذب کند و با آنها به تولیدات آینده آثار نمایشی نگاهی مجدانه تر داشته باشد.
---------------------------------------
منبع :خبرگزاری ایرنا