مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی میرسد اجرای همه نمایشها و برنامههای هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیلها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال | کیوان حقانی فر درباره نمایش نارنجیغ: _ اون توو خونواده بزرگ شده بود... من نه
اون یه زمانی عاشششقم بود..
_ اون توو خونواده بزرگ شده بود... من نه
اون یه زمانی عاشششقم بود... من نه
اون یه عالمه کادو برام میخرید... من نه
اون کلی خاطره با من داره... من... منم آره
" عابران شهر من از خط عابر پیاده میترسند و به پل عابر مشکوکند"
( دوستان اگر کم و کسر نوشتم خوشحال میشم تصحیحم کنید )
بهش گفتم یه زمانی عاشقم بوده، ولی من نه
یه زمانی دلش واسم میلرزید، ولی من نه
کلـی کادو واسم میخرید، ولی من نه
کلــی خاطره باهام داره، منم دارم!
ولی مجبور شدم دکش کنم چون پسر خوبی بود،
تو خونواده بزرگ شده بود، ولی من... نه!
محمدرضا جان سجادیان .....میشه هر موقع خودت صلاح دونستی متن آخر کار رو برامون بنویسی .....یا فایل صوتی خونده شدشو تو آوای تیوال مرتبط بگذاری؟
چقدر درد داشت وقتی از جعبه مدادرنگی میگفتی که فقط مدادسیاهش تموم شده و مدادهای رنگی هنوز باقی مونده...
خیلی از بچه ها اینجا دنیاشون زیاد رنگی نیست تا وقتی هم بزرگ میشن و......اون مداد سیاه شاید ..............
جناب سجادیان دوست داشتنی
ممنونم ، از اجرا لذت بردم... منم مثل ابرشیر خواهان متن پایانی هستم
" اونشب توو کوچه ما دونفر چاقو خوردن، یه نفر کشته شد، اما یه محل زخمی شد، کاشکی در کوچه رو بسته بودم "
آقا متن کار خیییییلی خوب بود, از بازی هم که دیگه... نگم براتون! عالی دیگه
دوستان خوبم،
بنا به درخواست شما عزیزان، گروه تئاتر روژدا با کمال میل فایل صوتی دکلمه ی پایانی نمایش رو بعد از دوره ی اجرا (در صورتی که تصمیمی برای اجرای مجدد گرفته نشود) در تیوال منتشر میکند.
ممنون از لطف و توجه تک تک شما