همیشه فکر می کردم کودک دزدی نتیجه عقده و علاقه و تنهایی مفرط زنانی است که بی نصیب از داشتن فرزندن! و این سوال برام ایجاد شده که پرویز چرا کودک رو دزدید!؟ و ...رها کرد!؟ این مساله بسیار خاصیه که در شخصیت پرویز گنجانده شده! اما چرا؟!
سلام
چرا فکر میکنید رها کرد؟
برداشت من موقع دیدن فیلم این بود که پرویز بچه رو کشت و تو حاشیه اتوبان رها کرد. وقتی صدای گریه بچه بلند شد پرویز دستش رو روی صورت بچه گذشت و چند ثانیه نگه داشت. صدای گریه قطع شد. پرویز دسته کالسکه رو با پیرهنش تمیز کرد و رفت
برداشت من این بود که بچه رو خفه کرد. یکی از تکان دهنده ترین صحنه های فیلم بود به نظر من
بسیااااااار وحشتناک بود! ولی تصورم اینه که دوباره صدای گریه کودک رو شنیدم!
این همه نفرت برای یه موجود دوست داشتنی ناتوان از دفاع و بی آزار!!!
چقدر سخته حرف زدن در موردش!
ولی من نشنیدم! شاید هم حواسم نبوده!!
به هر حال پرویز تنها فیلم ایرانی توی این چند سال اخیر بود که دو بار دیدم و یکی از آرزوهام اینکه لوح فشرده اش منتشر شه تا بتونم بارها و بارها ببینمش
از شما چه پنهان حتی رگه هایی از خودم رو هم توی پرویز پیدا کردم!
پرویز بچه هه رو نکشت. فقط بلد نبود چجوری گریشو ساکت کنه. دلیل دزدیدنش هم به نظر من این بود که خودـه پرویز هم یه جورایی داشت دزدیده میشد و پرویز میدونست که خانواده ی اون بچه دنبال بچشون خواهند گشتو دلش میخواست یکی هم دنبال خودش بگرده...
از پرویز در طول فیلم هیچگونه رفتار، واکنش یا میل جنسی دیده نشد تا اینکه در خانه اشکان، مادرش با نارضایتی و خشم پرویز را از خانه راند و این احتمال ناتوانی جنسی پرویز را قوت می بخشد.
بنظر من پرویز در خانه اشکان هنگامیکه آزمندانه به عکس طفولیت اشکان در کنار مادرش خیره شده بود آرزوی تجربه حس والدی و پدر بودن را کرد و درست در صحنه بعد دیدیم که او کودکی را دزدید.
با آقا صادق قویم موافقم..
من هم آن بچه را در کنار اتوبان مرده دیدم.