....((کوروش)).....
بیا ( کوروش) ..بیا بنگر....
که کشور پر شد از مکر و فریب و حیله و نیرنگ..
دروغ و خشکسالی برسر ما سایه افکندست.
ودشمن پشت این دیوارها آماده حمله ست...
( اهورا) هم دگر از کشور تو سخت بیزاراست......
دلش خون است...
از مردان نامردی که در (ایران) تو در حال جولانند
بیا ( کوروش)......بیا بنگر.
که (هابیلان)........... همه رفتند و (قابیلان) فراوانند...
برادر ... دیدن ادامه ›› (دشنه)بر پشت برادر میزند اینجا
همه در فکر سود خویشتن....
مردانگی را سر زدند اینجا
تو گویی قوم (تاتارند) و از نسل تو..
(سلولی) درون جسمشان پیدا نمیگردد..
بیا (کوروش)...بیا بنگر.....
که سیلی میزند فرزند..... بر رخساره (مادر)..
...بیا بنگر...
رفیقان تشنه برخون....همند
چون شغالان ....یکدگر را میدرند...
بیا (کوروش)........بیا بنگر..
که (ایرانت)..پراز کفتارهای بی صفت گشته..
و از شیران (نسلت)....
جز فسانه هیچ باقی نیست...
بیا (کوروش) ...بیا بنگر... چه آمد....... بر سرکشور..
که (لیلی)های ایرانت..
به یک (مجنون) دگر راضی نمیباشند..
شبی صد مرد (مجنون)را ..
بصحرای جنون آواره میسازند...
ببین (فرهاد)هایت را...
همه مست و خمارو نئشه میباشند.
همه در پای منقل کوهها را می کنند از جا..
ولی افسوس عشقاشان همه تلخ است و
(شیرین )را به دودی زآن (متاع تلخ) بفروشند..
بیا (کوروش) ...بیا بنگر.....
چه آمد........ بر سرکشور..
سر ( کاوه) به زیر پای (ضحاک ) است..
همه از نسل ضحاکند و
نعش کاوه های تو...به زیر تلی از خاک است...
چه آسان میخورند حق یتیمان را..
چه راحت میزنند قید عزیزان را..
به (آرش) گو کمان را بر زمین بگذارد و
دست دعا بر آسمان گیرد...
در ایرانت (کیارش)ها فراوانند..
ولی اینان به جای دشمنان اندر کمین قلب یارانند..
بیا (کوروش )...بیا بنگر.....
چه آمد....... برسر کشور
که (رستم)های تو دانسته سر از
پیکر (سهراب)میگیرند..
دگر مهری درون سینه ی بابا نمی بینی
دگر بوی از آن مردانگی در ما نمی بینی
بیا (کوروش)( اهورا) را به ایرانت دوباره باز برگردان..
((جواد))