درباره ی نمایشنامه و نمایش "هزارشلاق"
هزارشلاق,نمایشی که در تالارسنگلج به صحنه رفته و بازخوردهای بسیار موفقی را از مخاطبان عادی و دانش آموختگان ومنتقدان تئاتردریافت کرده است،اگربه درستی نگریسته شود، نه یک درام تاریخی "رمانتیک" – به تعبیرهوشمندانه ی آقای رفیق نصرتی درمقاله ی " زبان راز و رمز، پیرامون نمایشنامه نویسی درایران1– بلکه یک درام کلاسیک اصیل (استوار بر آموزه ها و تکنیک های نمایش سنتی) و ادامه دهنده ی سنت نمایشی نسل دوم نمایشنامه نویسان ایران 2است."هزارشلاق" ، افشارگر کلیدی ترین واقعیت های فرهنگ اجتماعی و سیاسی ایران از آغاز عصرمدرن و تازیانه هایی است که ایران و ایرانی ،طی سه قرن،درنتیجه ی گسستگی اجتماعی خود و استبداد حاکمان، متحمل شده است:
ناصرالدینشاه: پای رعیت به معلمخانه باز شود پای سلطان به چوب و فلک بسته میشود. کار رعیت ذخیره دنیا برای آخرت است؛ کار سلطان تمشیت مملکت؛ رعیت، امروز چوب نخورد فردا چشم درمیآورد.
و
... دیدن ادامه ››
شگفت اینکه همه ی این واقعیت سیاه و پراندوه را با اتکا به ظرفیت ها و امکانات ساختاری و بر بستر همان زبان نمایشی طنزامیز و تکنیک های روایی تفکربرانگیزی برصحنه جاری می سازد که طی دو دهه ی گذشته، داعیه داران "اصالت تقلید" ، برای اثبات صحت تقلیدهای بی بهره از دستاورد فرهنگی ماندگار و ملموس خود، به حفظ اصالت و تصلب فنون و اصول آن کوشیده اند.نظام دلالی جاری در "هزارشلاق" از طراحی و اکسسوارصحنه گرفته تا استعاره های زبانی و کنشی اش، متن و اجرای نمایش را از محدوده های صرف روایت های تاریخی - که می کوشند تمثیلی آموزنده ازتاریخ به مخاطب عرضه کنند- فراتر می برد و واقعیتی مستقل از تاریخ خلق می کند.
در"هزارشلأ"،خط روایی محوری را به ظاهر،چکیده ی حوادث تعیین کننده ی تاریخ دویست و اندی ساله ی معاصر ایران: خیانت "آقاخان"، حاکم بم به لطفعلی خان و تحوبل وی به آقا محمد خان و اسقرار سلطنت قاجار،قتل امیرکبیر ، آغاز جنبش مشروطه و قتل و کشتار تجدد طلبان و بازگشت دو باره ی استبداد بر حیات اجتماعی و فرهنگی ایران تشکیل می دهد که با روایت مربوط به پیدایش سینما در ایران و سینما سوزان ملیجکان دربار قاجار و تک افتادگی و آوارگی ابدی "کرنگ"/ مردم ستم دیده درسراسرپهنه ی ایران زمین به پایان می رسد، اما در باطن، درپی بیان مفاهیمی فراتر از صرف رویداد های مقطع تاریخی مورد نظر است. در هزارشلاق" تاریخ بهانه ای برای واکاوی ذهن و روان ایرانی درجهان معاصر و ترسیم سیمای پنهان ایران عصر پس از حکومت قاجار است.
1و2- مجله ی نمایش،سال هفتم،شماره 188، اردیبهشت 1394