یک سیاستِ آموزشی برمبنای اندیشه وَرُشدِ اندیشگی استواراست ویک سیاست برمبنای اطاعت وانجام میدهم که حاصل آن افکارِ بی روح است که مغز می پذیرد امّا هیچ امکانِ تازه ای ایجاد نمیکند ؛ شک وتردید را تحمّل میکند چون ازامکانِ نابودی این عادت دُچاروحشت میشود . هرسیاستِ آموزشی که احساس وادراکِ فردیت وَاندیشگی را ازانسان سلب کند تا تسلیم تصمیماتِ دیگران شود دراصل هرگونه اعتلا وتبادلِ فرهنگی درجامعه را نابود میکند .