در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | علی سیمایی درباره فیلم پدر آن دیگری: چه عجب همیاری این فیلم های جدید(البته جدید قدیم منظورمه..!!:دی) اضافه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 20:54:39
چه عجب همیاری این فیلم های جدید(البته جدید قدیم منظورمه..!!:دی) اضافه کرد..!!!!
همین اول بگم اونقدر حالم بد کرد فیلم که یعنی خیلی کلاس شعور و این حرفا به خرج دادم وسط فیلم پا نشدم برم..!!!
فیلم با محوریت یه بچه 5یا 6 ساله شروع میشه که حرف نمیزه و همین باعث شده که بقیه فک کنن این بچه به اصطلاح خنگه..!! اما یکم که میگذره معلوم میشه بچه از قصد که چون مادر و پدر بهش توجی نمی کنن علاقه ای به حرف زدن نداره و اینجوری داره با خانواده مقابله میکنه.. بعد نگاه خانواده همه اش روی بچه بزرگ خانواده اس که خیلی درس خون و باهاش به نظر میرسه.. کلیشه های همیشگی..
فاجعه اول زمانی رخ میده که زمان فیلم میزنه 75 و هرچی منتظری بفهمی اخه چرا؟؟ تا ته فیلم فقط میفهمی نکته 75 انجا بوده که رابطه دختر و پسر خیلی بد بوده در حد اون موقع ها.. حالا به اینجا میرسم جلوتر..
فاجعه بعدی خیلی قبل تر اتفاق افتاده انجا که کارگردان به نظرم در کمال تعجب از خوش چهره بودن دوتا بچه خواسته استفاده کنه که فیلم بسازه.. شاید هم یه خانواده ای بوده گفته چیکار کنم خوشگلی بچم معروف بشه خوب بیام ببرمش تو سینما و حالا یه خرجی بکنم عوضش سرمایه گذاری طولانی مدت انجام بدم. باز بچه کوچیک که نقش اصلی داره جاهایی خوبه ولی داداشش که در ... دیدن ادامه ›› حد افساید..
فاجعه بعدی در نشون دادن یه پدر نفهم و بی عاطفه و .. در مقابل مادر با فهم و البته با عاطفه اما جاهایی با اشتباهش در حمایت از کار اشتباه بچه باعث نتیجه بدتر در این کودک میشه..
انقدر قسمت به قسمت هی میخواد این اشتباه خانواده در نقاط مختلف نشون بده و فیلم کش بده که واقعا دیگه میره رو اعصاب.. بابا فهمیدیم اخه چقدر تکرار ..
بعد از طرف دیگه نکته اصلی اون 75.. دختر عمه همین بچه که دوست پسر هم داره از این بچه استفاده میکنه تا بره سر قرار و بالاخره یه بار دیگه بچه نمیاد همون بار اتفاقی بین دختر و پسر میافته و مادر با شعور همین بچه جوری قضیه رو به اصطلاح ماسمالی میکنه.. اخه مگه داریم ؟
خلاصه من حال ندارم هی مثل فیلم توضیح بدم و بخوام به زور یه چیزی تو حلقتون فرو کنم که اقا با بچه هاتون درست رفتار کنین و اگرنه میشه این...
ته داستان هم مادربزرگ میاد و کم کم با رفتارش با بچه اونو به حرف میاره...
فک کنم نکته اینکه پدر داستان موهاش اونقدر تو مخ میخواد یه رابطه ای باشه که معلوم بشه چرا بچه مو طلایی از اب در امده.!!:دی واگرنه هیچ دلیل عاقلانه ای به ذهنم نمیاد که چرا اینقدر همه چی زورکی میخواد خاص باشه.. بچه رو بردن دکتر بعد دکتر جلو بچه میگه این مشکل داره باید ببریدش بستریش کنید تا ببینیم چشه.. !!! بعد مامان چون خیلی میفهمه و با عاطفه اس نمیذاره که بچه رو بستری کنن .

کارگردان محترم وقتی میای یه کتاب دهه 80 انتخاب میکنی که فیلمش کنی بابا ببین اخه رابطش با الان چیه.. حالا احیانا اگه مو به مو فیلمش نکنی به جایی برنمیخوره..

البته من فیلم همون روز اول اکران طی یک تصمیم اشتباه دیدم و چون صفحه فیلم دیر گذاشته شد الان نظرم نوشتم .. شاید یه چیزاییم دیگه از ذهنم پریده ولی همینا کافی برام که یادم بیفته چه فیلم بدی دیدم ...
دلم بحالت کباب شد خیلی زجر کشیدی :))
۱۹ آبان ۱۳۹۴
علی جان می خواستم یه چیزی در مورد پدر آن دیگری بنویسم دیدم واقعیت ماجرا همین چیزیه که نوشتی. مهم ترین جمله ی نوشته ات به نظر من همینه: اگه کتاب رو عینا تبدیل به فیلم نکنیم به جایی بر نمیخوره! واقعا دهه شصت بودن چه تاثیری رو ماجرا داشت؟ چرا این قدر اتفاقات دیر و بی موقع می افته؟ از این زاویه با رضا قسمتی موافقم که برچسب نقد نباید رو نوشته ات می خورد اما رضا قسمتی عزیز هم توجه داشته باشند که واقعا بعضی فیلم ها (یا به قول معروف برخی از فایل های تصویری که به نام فیلم در سینما پخش میشه!) اصلا چیزی بیشتر از متنی که تو نوشتی رو نمی طلبند. پدر آن دیگری هزار و یک ایراد داشت. متاسفم که قبل از دیدن فیلم نوشته ات رو نخوندم رفیق :)
۱۰ آذر ۱۳۹۴
اقا اصلن افتخار دادی خوندی.. همین که بعد از مدت ها یه اشنا از این محل گذر کرد خوشنود شدیم.. :))
۱۰ آذر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید