صدای شکستن پایه های زندگی که سخت، سست است؛
درگوشی های شیطان با نفس
صورت ها و سیرت های هیولایی پنهان در پشت نقاب آداب معاشرت های ریایی
ژاژخایی بزرگترهایی که بزرگی نمی دانند
ضحاکانی که مارهای جهنم خویش را به دوش می کشند و آنها را از روح هم نوعان خویش قوت می دهند؛
رقص سرمست زندگی در آغوش دیگرانی نا محرم
و چه مایه نگرانی، که امروز از چنین شرایطی، آبستن فردا است.
* نمی دونم چرا یکباره یاد روز شنبه افتادم و این نمایشنامه خوانی