وقتی قصه و فیلمنامه ای وجود نداشته باشه و کنش و واکنشهای شخصیتها در چند موقعیت و حادثه مهم باشه و البته یک راز! نتیجش اینه که تکیه بر بازیها شده و بقیه عوامل فیلمسازی رها شده!؟ نه دیالوگهای شاخصی هست نه دکوپاژ و میزانسن و طراحی صحنه ها خوبه و نه فیلمبرداری!
کوچه بینام یه فیلم بازی محوره که در بقیه موارد بشدت ضعیفه! فرهاد اصلانی و فرشته صدر عرفایی و پانته آ بهرام و ستاره پسیانی عالی هستن و باران کوثری خوب فقط همین!
نه فقط پایان فیلم کلیشه ایه بلکه "تحول" شخصیتها اصلن بنمایش درنمیاد یهو متحول میشن. محدثه یکباره تصمیم میگیره رابطش رو با بابک بهم بزنه _ با اینکه میشه حدس زد بخاطر خواهر بزرگش و شوهرش این اتفاق میافته_ شما چیزی نمیبیند نمایی پلانی و یا دیالوگی فقط حدس میزنی! مادر به یکباره محدثه رو به جمع خودشون راه میده و پشتش در میاد! برای چی؟ نمیفهمید
بدتر از همه القای این تصور به بینندست که چون پدر خانواده خودش خطاکار بوده برای همین به محدثه باج میده نه اینکه پدر از خطای خودش درس گرفته باشه یا به رشد رسیده باشه و از روی فهم با محدثه اینطور رفتار میکنه! مخصوصن با دیالوگ داغونی که از محدثه حلالیت میطلبه.
در کل فیلمی با کارگردانی خیلی بد!